این فیلم براساس کتابی با عنوان ” مانیبال : هنر پیروزی در یک بازی غیرمنصفانه ” ساخته شده است. این کتاب درباره شخصیتی واقعی به نام بیلی بین بود که می توان گفت با مدیریت عجیب و غریب خود توانست از تیم تقریباً منحل شده اوکلانداز، تیمی پدرقدرت بسازد که کمتر کسی می توانست به آسانی آن را شکست دهد. وی هم اکنون نیز در لیگ بیسبال آمریکا فعالیت می کند و یکی از محترم ترین افراد حاضر در این ورزش به حساب می آید.
تیم بیسبال اوکلانداز (Oakland A’s ) دچار بحران شده و به نظر می رسد که در لیگ جاری بیسبال در آمریکا نمایش ناامید کننده ای از خود نشان خواهد داد. بیلی بین (براد پیت ) مدیر کل این تیم است. تیم او در عین شایستگی و موفقیت هایی که در لیگ بیسبال بدست آورده بود، به دلیل مشکلات مالی فراوان مجبور به فروش بازیکنان ستاره خود شد؛ بطوریکه اکنون تیم او هیچ نشانی از گذشته درخشانش ندارد. اما بیلی فکر تازه ایی در سر پرورانده است، او قصد دارد تا بجای بازیکنان حرفه ایی لیگ، جمعی از بازیکنان آماتور را به عضویت تیمش درآورد و با آنها در لیگ بیسبال شرکت کند!. با شنیده شدن این خبر توسط تیمهای دیگر ، همه مربیان و مدیران اعلام می کنند که بیلی بین دچار نوعی جنون شده و بهتر است که خود را به دکتر نشان دهد!. هیچکس نمی داند که هدف بین از جذب این بازیکنان آماتور چیست اما بزودی پی می بریم که او با کمک فردی به نام پیتر براند ( جوناه هیل ) با ترسیم آمار و ارقام دقیق ریاضی و کاربرد آن در نوع بازی بازیکنان ، قصد دارد تا طوفانی در لیگ بپا کند و…
برای طرفداران بیسبال، Moneyball چیزی فراتر از فیلمی جذاب است. فیلمی که نحوه مربیگری بین در فصل ۲۰۰۲ و تحول آن نسبت به لیگ قبل را نشان میدهد. تماشاگرانی هم که به بیسبال علاقه چندانی ندارد نیز از روند درام داستان لذت خواهند برد.
این فیلم، الهام بخشی برای پشتکار فراوان است. پشتکاری خستگی ناپذیر. این فیلم یکی از جذابترین فیلم های کارآفرینی است که نشان میدهد که چطور یک کارآفرین میتواند با بودجه کم اما انتخاب راهی درست به موفقیت دست پیدا کند.
به زبان سادهتر وقتی زندگی به سمت شما لیمو پرت میکند با آنها لیمودناد درست کنید. مانی بال هم مصداق همین ضربالمثل است، مدیری که با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری و نوآور توانست به نقاط قوت بازیکنان جدید تیم پی ببرد و با سرمایهگذاری اندک روی آموزهها و مهارتهای آنان تیم را از نو بسازد. کارآفرینان میتوانند با الهام گرفت از این فیلم، نقاط ضعف خود را به نقاط قوتشان تبدیل نمایند. چگونه میتوان از این داستان الهام نگرفت؟ این فیلم نمایش کامل و دقیقی است از اینکه چگونه میتوان با دستهای خالی همچنان در کسبوکار پرتلاش و قوی بود، و در کنار آن خلاق و پرامید نیز بود.