کافی است چشمانمان را چند ثانیه ببندیم و به این رسانه فکر کنیم که ۸۴ سال پیش در ایران (سال ۱۳۱۹) با این جمله کوتاه متولد شد: «اینجا تهران است، رادیو ایران». در شروع کار، ساختمان رادیو از دو طبقه تشکیل میشد که طبقه اول شامل یک اتاق انتظار و دستگاههای فرستنده و تقویتکننده بود و طبقه دوم یک اتاق که به صورت استودیو درآمده بود. در آن روزگار که نه خبری از تلویزیون و ماهواره بود و نه از اینترنت و دنیای مجازی، آوای رادیو در گوش مردم طنینانداز شد. مردم با ورود این رسانه به ایران با دنیایی عجیب و غریب روبهرو شدند؛ دنیایی که برای آنها تازگی داشت. آرام آرام رادیو بزرگتر و صاحب یک خانواده شد. شبکههای تخصصی در این رسانه راهاندازی شد که اطلاعات مورد نیاز مردم را در حوزههای مختلف از سرگرمیگرفته تا ادبیات، سیاست و … در اختیارشان میگذاشتند.
هرچند، وجود رسانههای مختلف و متعدد به مخاطب حق انتخاب بیشتری داده، هنوز هم رادیو در سپهر رسانه میدرخشد و در میان مردم جایگاه خودش را دارد. به همین دلیل به مناسبت هشتاد و چهارمین سالروز رادیو در چهارم اردیبهشت به سراغ پیشکسوتان و جوانترها رفتیم و خواستیم خاطرات و رمز موفقیتشان را در همه این سالها و … بگویند.
اولین شعر در رادیو
بهروز رضوی یکی از صداهای ماندگار رادیوست که از سال ۱۳۴۷ وارد عرصه گویندگی شد. او صاحب یکی از صداهای خاص است که به همین دلیل اغلب فعالیتش در حوزه فرهنگ بوده و همچنین در خوانش کتاب نیز تجربیات بسیاری دارد. رضوی در کنار اجرا و گویندگی در ترانهسرایی نیز دستی بر آتش دارد. وی درباره ورودش به رادیو میگوید: من در دهه ۴۰ وارد رادیو شدم. اردوی تربیتی رامسر بودیم که آقای شاهرخ نادری برای تهیه برنامه به آنجا آمد و به دلیل اینکه اوضاع جوّی برای ضبط صدا مساعد نبود، از من خواست برای ضبط برنامه به رادیو بروم و برای نخستین بار در یک برنامه رادیویی یک شعر خواندم. این قصه ورودم به رادیو بود، اما چند سال بعد به صورت حرفهای با گروه ادب امروز به سرپرستی نادر نادرپور شروع به فعالیت کردم.
عشق به کار
سیدحامد نجمالهدی، گوینده جوان رادیوست و صحبتهایش را این طور شروع میکند: ما از قدیمیها خیلی این جمله را شنیدیم که میگفتند کسی که در رادیو کار میکند، باید عاشق باشد. من هر روز بیشتر از روز قبل متوجه این جمله ارزشمند پیشکسوتان میشوم. ما در رادیو حالمان خوب است. با اینکه ۱۰ سال از ورود من به رادیو میگذرد، همچنان عاشقانه پشت میکروفن رادیو مینشینم، چراکه دلم میخواهد حال خوب را به مردم منتقل کنم. خاطرات من از رادیو به دوران کودکی برمیگردد که از کودکی علاقهمند به گوش دادن به رادیو بودم.
جایگاه ویژه رادیو در میان مردم
فریبرز گلبن یکی از تهیهکنندگان و پیشکسوتان رادیوست که از سال ۱۳۵۰ فعالیتش را با برنامههای بامدادی آغاز کرد و همزمان با تأسیس رادیو جوان برنامههای بسیاری از جمله برنامههای عصرانه، آدینه، هفتشنبه و… را برای این شبکه تهیه کرده که اغلب جزو برنامههای پرمخاطب رادیوست.
وی در پاسخ به این سؤال که با توجه به گستردگی رسانهها به نظر شما رادیو هنوز جایگاه گذشته را بین مخاطبانش دارد، بیان میکند: به هر حال رادیو متعلق به ما نبوده و سالهای بسیار دوری وارد ایران شده. به همین دلیل باید به سابقه رسانه رادیو در تمام دنیا رجوع کنیم. الان در تمام دنیا رادیو چه در بین رسانهها جایگاه ویژهای دارد، چون خیلی راحت و قابل دسترس است. همچنین رادیو توانسته همسطح شنوندههایش رشد کند؛ بنابراین تا به امروز هم توانسته جایگاه خودش را بین مخاطبانش حفظ کند.
وی میافزاید: من مرتب خودم را بهروز میکنم تا در برنامهسازی از جوانترها عقب نمانم. به هر حال من هم روزی جوان بودم و با خواستههای این نسل بیگانه نیستم. گرچه خیلی چیزها به نسبت زمانی که من جوان بودم تغییر کرده. با این حال سعی میکنم بهروز باشم تا بتوانم تأثیر بگذارم و مخاطب جوان، شنونده برنامههایم باشد.
بزرگترین دانشگاه رادیوست
فاطمه امجدیان، گوینده جوان رادیو از ۱۸ سالگی وارد رادیو شده است. او این طور ادامه میدهد: به محض ورودم به دانشگاه در زمینه رشته تحصیلیام که روانشناسی بالینی در مقطع دکتری است، فعالیتم را در رادیو شروع کردم و بدون اغراق میگویم بزرگترین دانشگاهی که من میتوانستم به واسطه حضورم تجربه کنم، رادیو است.
وی میافزاید: هر لحظه از زندگیام که در رادیو سپری میشود بیشتر از این رسانه یاد میگیرم. اگر بگویم از هر لحظه حضورم انرژی مثبت دریافت میکنم، اغراق نکردهام، حتی به یاد دارم وقتی اولین بار پشت میکروفن رادیو نشستم احساس کردم با دنیای عجیب و غریبی روبهرو هستم؛ دنیایی که برایم هیجانانگیز است و هنوز هم با عشق پشت میکروفن مینشینم و فعالیت در این رسانه را خیلی دوست دارم.
رادیو شریک شادیها و غمها
عذرا وکیلی که چند دهه جزو چهرههای شاخص برنامهساز رادیو بوده، میگوید: من بیش از ۵۰ سال در رادیو کار کردم و همیشه به این نتیجه رسیدم که این رسانه از آغاز فعالیتش در ایران جزو مهم خانواده ایرانی به حساب آمده و همچنان این ارتباط خانوادگی به صورت ادامهدار و مؤثر در سطوح مختلف کماکان پابرجاست.
وی بیان میکند: رادیو به عنوان عضوی بزرگ و مسئول، خانواده خود را شریک غمها و شادیهای مخاطبان قرار دادهاست.
به یاد هنرمندانی که رفتند، اما صدایشان هنوز ماندگار است
شمار هنرمندان محبوب رادیو که امروز کنار ما نیستند، کم نیست؛ در ۸۴ سالگی رادیو، یادشان را گرامی میداریم.
منوچهر نوذری (متولد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۵ که ۱۶ آذر ۱۳۸۴ چشم از جهان فروبست): این هنرمند فعالیتش را در رادیو از سال ۱۳۳۵ شروع کرد. یکی از شخصیتهای با نمک او در برنامه صبح جمعه با شما، آقای ملوّن بود.
مهران دوستی (متولد سوم بهمن سال ۱۳۳۵ که ۲ خرداد ۱۳۹۴چشم از جهان فروبست): اولین بار برنامهای در رادیو گیلان اجرا کرد، اما چند سال بعد به تهران آمد و در رادیو سراسری گویندگی کرد. او به خاطر صدای پرشور و حماسیاش مشهور شد.
صادق عبداللهی (متولد ۲۷ دی سال ۱۳۲۷که ۲۴ مهر سال ۱۳۹۷ چشم از جهان فروبست): زندهیاد عبداللهی با قلم شیوایش برنامههای زیادی برای رادیو نوشتهاست. یکی از محاسن این نویسنده کهنهکار این بود که همیشه برای نوشتن شور و هیجان داشت.
حمید عاملی (متولد ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۲۰که ۱۶ دی سال ۱۳۸۶چشم از جهان فروبست): این هنرمند از سال ۱۳۳۷ فعالیتش را در رادیو با گویندگی برنامه «کار و کارگر» شروع کرد و سال ۱۳۵۰ گوینده برنامههای رادیویی «راه شب» شد.
رضا عبدی (متولد ۹ آبان سال ۱۳۱۰ که ۲۳ آبان سال ۱۳۹۸ چشم از جهان فروبست): او صدایش را در قالب شخصیت نمایشی «آمیز عبدالطمع» و «عبدل بیزنس» میشناسیم که آخر هفته با برنامههای «صبح جمعه با شما» و سپس «جمعه ایرانی» همراه مخاطبان بود.