توسعه برندسازی ملی

توسعه برندسازی ملی

توسعه برندسازی ملی به شکل یک کمپین بسیار موفقِ با عنوان «برند نیوزلند» در ۱۹۹۹، با هدف احیای جهانگردی و تجاری کشور، بازگرداندن نیوزلندی جدید و تازه با نماد سرخس نقره ای و سبز، توانست رتبه نیوزلند در مقاصد توریستی را افزایش دهد.

به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۹، کمپین بسیار موفق «برند نیوزلند» را برای احیای بخش های جهانگردی و تجاری کشور خود آغاز کرد. این کمپین که با نماد سرخس نقره ای و سبز رنگ مشخص شده بود، با هدف بازگرداندن نیوزلندی جدید و تازه با تأکید بر مناظر سرسبز و گزینه های جذاب سفر با شعار «نیوزلندی “۱۰۰٪ اصیل» انجام شد و بسیار مؤثر بود. زیرا رتبه نیوزلند به عنوان مقصدی مطلوب برای تعطیلات به میزان قابل توجهی افزایش یافت. کمپین های مشابهی توسط طیف گسترده ای از کشورها شکل گرفته اند تا جذاب ترین دارایی های خود را به منظور بالا بردن رتبه برند خود در صحنه بین المللی برجسته کنند.

پایگاه خبری دنیای برند – کشورها ها با درک اهمیت وجهه بین المللی و شهرت خود، منابع بیشتری را برای توسعه و پیاده سازی یک برند ملی مثبت در اختیار دارند. امروزه بسیار رایج است که دولت بتواند یک سازمان تخصصی برای طراحی کمپین های برندسازی هدفمند استخدام کند. برای مثال شرکت مشاوره ارتباطات شرق و غرب. (خدمات این سازمان شامل تجزیه و تحلیل برداشت های بین المللی از نام تجاری کنونی کشورها، انجام تجزیه و تحلیل SWOT و مشاوره در مورد برندها و راهبردهای ارتباطی برای دولت و سایر ذینفعان اصلی است. و طیف گسترده ای از ابزارهای ارتباطی را برای رسیدن به بازارهای هدف در هر نقطه از جهان ارائه می دهد.) این سازمان های تخصصی بسته به هدف اصلی و اولیه یک کشور، در افزایش گردشگری یا جذب سرمایه گذاری خارجی، با دولت همکاری می کنند تا جذاب ترین ویژگی های یک کشور را برجسته نمایند و ایجاد ارتباط کنند. بسیار شبیه به تبلیغات گروهی، بر مثبت ترین و جذاب ترین دارایی ها تأکید می کند و هدفشان این است که ویژگی های جذاب یک کشور با ماهیت آن پیوند استواری داشته باشد.

100 percent Pure New Zealand destination marketing 800x445 - توسعه برندسازی ملی
کمپین برندسازی ملی بسیار موفقِ «برند نیوزلند» در ۱۹۹۹

اگر کمپینِ یک برند به خوبی طراحی شده باشد، می تواند برای کشور بسیار سودمند باشد و نباید آن را در دستیابی به موفقیت در برندسازی دست کم گرفت. برای شروع، یک کمپین مؤثر نیاز به همکاری زیادی بین طیف وسیعی از عاملان دولتی و خصوصی دارد. در این صورت فرصت عالی برای تعاملات مشارکتی بین دولت، شرکت ها، سازمان های غیر دولتی و سایر عاملان با هدفی مشترک جهت پیشبرد منافع کشورشان بوجود می آید.

با این حال، تنوع عاملان مشارکتی همچنین می تواند غیرسازنده باشد، زیرا بخش های جداگانه هر کدام بر خصوصیات ملی مختلفی تأکید می کنند و کمپین های مختلف برندسازی گاهی با اهداف متقابل کار می کنند. در نتیجه، اگرپیام های مختلطی از برند یک کشور ارائه شود ممکن است باعث سردرگمی و آشفتگی فضا شود:

به عنوان مثال، اجتماعی از توریست ها هستند که می توانند بگویند یک کشور چقدر شگفت انگیز به نظر می رسد و مردم آن چقدر میهمان نواز هستند. از آن طرف، آژانس های جذب سرمایه گذاری تصویری کاملاً مدرن و پر از ماشین، جاده و راه آهن ارائه می دهد. همچنین موسسات فرهنگی کشور با صنعت سینما و فیلم خود را به دنیا نشان می دهند. از طرف دیگر، دولت یک کشور نیز در این فضا نقش دارد که گاهی دیپلماسی عمومی را پیاده می کند و گاهی به همسایگانش حمله می نماید. در مجموع تمامی این عوامل پیام های کاملاً متفاوتی را از یک کشور به دنیا ارسال می نمایند.

علاوه بر فضای آشفته داخلی برندها، کمپین ها نیز در معرض طراحی ناکارآمد و نداشتن تعهد کافی هستند. برای ایجاد یک برند ملی قوی، مثبت و باورنکردنی، تنها یک لوگوی جذاب یا شعار گیرا، کفایت نمی کند. تصویر یک ملت اساساً بر اساس تاریخ طولانی سیاست های دولت و محصولات یا خصوصیات و ویژگی هایی ساخته شده است که به سایر نقاط جهان ارائه می دهد. اگر کشوری بخواهد این تصویر را تغییر دهد هیچ میانبر جادویی در حوزه بازاریابی یا تبلیغات، طراحی لوگو و شعار وجود ندارد. تأکید شده است که برندسازی برای کشورها یا سازمان ها، تنها زمانی که صادقانه باشد کار می کند و جواب می دهد.

برند های موفق باید پایه و اساس شان معتبر باشند و خصویات و ویژگی های برندها با خصوصیات و ویژگی های فعلی هر کشور باید مطابقت کند. هرگونه تلاش برای پیوند یک برند مثبت با کشوری که سیاست پشتیبانی و مشروعیت از آن را نداشته باشد، بی ثمر خواهد بود.

به طور کلی، کشورها در نهایت اعتبار مورد نظر خود را کسب می کنند، اما مطمئن ترین راه برای ثابت نگه داشتن این اعتبار و شهرت، رسیدگی به سیاست هایی است که اعتبار را در وهله اول و شروع کار ایجاد کرده است.