پایگاه خبری دنیای برند، شرکت ها بخش خوبی از بودجه خود را صرف تبلیغات و بازاریابی می کنند تا افزایش مشتری داشته باشند. دلیل خوبی برای این وجود دارد. کمپین های بازاریابی موثر، دیده شدن شرکت، پیام برند و – مهمتر از همه – پایگاه مشتری را افزایش می دهد.
با این حال، تعیین اینکه آیا دلارهای تبلیغاتی یک شرکت به خوبی خرج می شود یا خیر، بسیار دشوار است زیرا ارتباط دادن مقدار پول نقد صرف شده برای بازاریابی با نتایج واقعی بازار دشوار است. اهمیت اثربخشی تبلیغات را نمی توان دست کم گرفت. این معیار سنجش میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی به اهداف یک شرکت است.
اهداف اثربخشی تبلیغات
برای درک اهداف بازاریابی که افزایش مشتری داشته باشید، یک شرکت باید بداند که چرا در وهله اول برای تبلیغات پول می گذارد و چگونه اثربخشی بازاریابی خود را اندازه گیری کند. انتظار می رود بازاریابی موثر چندین کار را انجام دهد.
اولین مورد از این اهداف، گسترش دسترسی است. Reach تعداد افرادی است که در معرض تبلیغات یک شرکت قرار می گیرند. می توان آن را به چند روش نشان داد. به عنوان مثال، با جستجوی تعداد بینندگان آن شب، دسترسی به یک تبلیغ در یک کانال تلویزیونی پیدا می شود. هدف Reach افزایش آگاهی بازار از شرکت، محصولات آن و هرگونه معامله ای است که ممکن است در آن زمان ارائه دهد.
با این حال، دسترسی واقعی با دسترسی بالقوه متفاوت است. همه آگهیهای تبلیغاتی را در تلویزیون تماشا نمیکنند یا آگهیهایی را در مجلات نمیخوانند، و از بین کسانی که یک آگهی را میبینند، همه آن را به خاطر نمیآورند یا به آن عمل نمیکنند. بنابراین در حالی که ممکن است به دست آوردن یک ایده کلی از دسترسی آسان باشد، تعیین اثربخشی آن دسترسی دشوارتر است.
افزایش فروش به عنوان یک هدف
هدف بعدی افزایش فروش است. به عنوان یک نتیجه نهایی، کمپین های بازاریابی به منظور افزایش فروش برای افزایش سود شرکت است. هر تبلیغی که انجام می شود باید این را در نظر داشته باشد. اثربخشی آن باید با سود حاصل از آن سنجیده شود.
با این اوصاف، اندازهگیری صریح این که چه بخشی از فروش به دلیل یک کمپین خاص بازار است، به جای پیشنهادی که در حال حاضر روی میز است، تغییری که رقیب ایجاد کرده یا تغییرات در محیط بازار، میتواند دشوار باشد. گاهی اوقات میتوان با استفاده از اطلاعات مشتری، تماسهای خدمات مشتری یا کارتهای ضمانت، این را تخمین زد. با این حال، اطلاعات همیشه مستقیماً برای اثربخشی تبلیغات قابل استفاده نیستند.
افزایش آگاهی از برند
مانند دسترسی، افزایش آگاهی از برند به تعداد افرادی که از شرکت و برند شرکت آگاه هستند مربوط می شود. یک برند مجموعهای از ارزشها و تخصصها را در بر میگیرد که شرکت بهعنوان متعلق به خود، همراه با مجموعه کامل محصولات خود معرفی میکند. جایی که دسترسی به تعداد افرادی که یک تبلیغ را می بینند، توجه می کند، آگاهی از برند به تعداد افرادی که از خود کسب و کار اطلاع دارند می پردازد.
تبلیغات برای افزایش آگاهی از برند معمولاً بر اهداف و اهداف شرکت و افزایش فروش متمرکز است. بیشتر معیارهای آگاهی از برند از نظرسنجی های مشتریان یا نظرسنجی های بازار انجام شده توسط شرکت های خارجی حاصل می شود.
حفظ مشتری به عنوان یک هدف
برای یک کسب و کار مهم است که مشتریان جدید بیاورد، اما برای آنها تقریباً به همان اندازه مهم است که به مشتریانی که قبلاً داشته اند بپیوندند. بازاریابی را می توان به حفظ، با تمرکز بر مزایایی که شرکت در طول زمان ارائه می دهد یا تاکید بر فروش یا قیمت گذاری جدید که ممکن است مشتری فعلی برای مشتری مفید باشد، کلید زد.
حفظ مشتری معیار دیگری است که ارتباط مستقیم آن با بودجه بازاریابی دشوار است، زیرا حفظ مشتری به دلایل زیادی است، نه فقط تبلیغاتی که مشتری می بیند.
اندازه گیری اثربخشی تبلیغات
با در نظر گرفتن این اهداف، شرکت ها باید اثربخشی بازاریابی خود را اندازه گیری کنند. AdStage توضیح می دهد که چندین منبع اطلاعاتی را ارائه می دهند که شرکت ها می توانند برای محاسبه معیارهای چنین ارزیابی استفاده کنند . این نوع داده ها را می توان با استفاده از روش های مختلف بازیابی کرد.
اندازهگیریهای آگاهی از برند از بخشهای خاص بازار میپرسند که در مورد شرکت، مجموعه محصولات شرکت و شهرت شرکت چه میدانند. این ارزیابی ها می تواند توسط خود شرکت یا شرکت خارجی متخصص در این نوع تحقیقات انجام شود. اغلب، شرکتها مطالعات بازار را از کسبوکارهایی خریداری میکنند که روشهای خاص خود را برای جمعآوری اطلاعات دارند.
شرکتها میتوانند در حین انجام فروش واقعی یا در حین تماسهای خدمات مشتری، نظرسنجیهای مشتریان را انجام دهند. فعل و انفعالات آنلاین این مزیت را دارند که به راحتی می توان به آن افزود. بسیاری از مشتریان ممکن است مایل به تماس سرد نباشند اما مایلند پس از خرید روی چند سوال کلیک کنند. این اطلاعات می تواند به یک شرکت کمک کند تا بفهمد چه چیزی مستقیماً مشتری را به خرید کشانده است، از کجا نام شرکت را شنیده است و چرا این شرکت را به دیگران انتخاب کرده است.
راه های بیشتر برای اندازه گیری اثربخشی
چندین روش دیگر برای سنجش اثربخشی تبلیغات وجود دارد. مدلهای انتساب ابزارهای تجاری هستند که از مجموعهای از ورودیها و اطلاعات برای ردیابی بخشهایی از استراتژی بازاریابی که مسئول یک تبدیل هستند استفاده میکنند – یعنی تبدیل یک مشتری بالقوه به یک مشتری واقعی. گوگل توضیح می دهد که این مدل ها تلاش می کنند تا به طور مستقیم اقدامات خاصی را به فروش واقعی نسبت دهند. این دقیقاً شبیه چیزی است که بیشتر به شرکتها کمک میکند، اما از آنجایی که مدلسازی جدید است و برخی پیشفرضها را ایجاد میکند که روشهای دیگر چنین نیستند، کمتر از ۲۵ درصد آژانسها و ۱۵ درصد از شرکتها از مدلهای اسناد استفاده میکنند.
تأثیرگذاری و تعامل تعامل با تبلیغات یک شرکت را اندازهگیری میکند، و این روزها اندازهگیری آنها بسیار آسانتر است، حالا که تعاملات آنلاین به محبوبترین راه برای تبلیغات تبدیل شدهاند. اینها شامل تعداد افرادی است که یک تبلیغ را می بینند، اما تعداد افرادی که با یک تبلیغ تعامل می کنند را نیز اندازه گیری می کنند. به عنوان مثال، تبلیغات آنلاین تعداد افرادی را که تبلیغ را می بینند اندازه گیری می کنند، تبلیغ را تا انتها تماشا می کنند و روی خود تبلیغ کلیک می کنند. این اطلاعات همچنین می تواند شامل تعامل با رسانه های اجتماعی باشد. تبلیغات کاغذی ممکن است شامل یک کوپن با تعدادی باشد که می توان آن را برای اندازه گیری تعاملات ردیابی کرد.
استفاده از داده های مالی
در پایان، داده هایی که اغلب برای تعیین موفقیت یک کمپین تبلیغاتی استفاده می شود، افزایش فروش از طریق بررسی داده های مالی است. بیش از نیمی از شرکتها و آژانسهایی که اثربخشی تبلیغات را اندازهگیری میکنند، از افزایش حجم فروش برای تعیین موفقیتآمیز بودن کمپین تبلیغاتی استفاده میکنند.
این امر منطقی است زیرا معیاری برای نتیجه گیری شرکت است که هدف نهایی همه بازاریابی است. یک کمپین تبلیغاتی ناموفق ممکن است در دستههای دیگر افزایش پیدا کند، اما اگر باعث افزایش درآمد نشود، یک کمپین ناموفق است. با این حال، در حالی که استفاده از فروش به عنوان تنها معیار می تواند میزان تأثیرگذاری یک تبلیغ را نشان دهد، به بازتولید تأثیرات در آینده کمکی نمی کند.
با همه این عوامل، به راحتی می توان فهمید که چرا گرفتن آمار اثربخشی تبلیغات به گونه ای که به شکل گیری تبلیغات آینده کمک کند، چالش برانگیز است. با گذشت زمان، شرکتها ممکن است بتوانند با مقایسه نتایج و سایر معیارها با پاسخها و سایر دادههایی که یک کمپین تبلیغاتی مدیریت میکند، بهتر درک کنند که چه نوع کمپینهایی پاسخهای موفقی را در درآمد ایجاد میکنند. بهتر است از تمام دادههای تحقیقات اثربخشی تبلیغات استفاده کنید تا بودجه تبلیغاتی یک شرکت در طول زمان استراتژیکتر شود و به شرکت سرمایهگذاری بیشتری برای بازاریابی خود بدهد.
خرید تبلیغات اورگانیک
اگر میخواهید تبلیغات کنید و بازدهی بالایی داشته باشید فقط کافیه به سایت بالتازار مراجعه کنید تا سایت بالتازار بتوانید کسب و کار شمارو گسترش دهد، برای ورود به سایت بالتازار فقط کافیه روی ( افزایش مشتری ) کلیک کنید
پیشنهاد میکنم حتما سر بزنید زیر فوق العاده مهم است.