در دنیای پررقابت صنعت مخابرات، جلب توجه مخاطبان نهتنها به ارائه خدمات عالی، بلکه به ساختن یک هویت بصری قدرتمند نیز نیاز دارد. هویت بصری برند بهعنوان ابزاری کلیدی برای تمایز و ارتباط با مخاطب عمل میکند.
دنیای برند، در دنیای امروز، که اطلاعات به سرعت منتقل میشود و مصرفکنندگان دائما در معرض تبلیغات مختلف قرار دارند، هر برند باید بتواند از طریق طراحیهای خلاقانه و نوآورانه، توجه مخاطبان خود را جلب کرده و در ذهن آنها جایگاه خاصی پیدا کند.
پیشزمینه کمپین و شروع تحول:
یکی از اپراتورهای بزرگ و شناختهشده در ایران، تصمیم گرفته است که هویت بصری خود را بازنگری کرده و یک کمپین ریبرندینگ قدرتمند راهاندازی کند. این کمپین با هدف تجدید هویت برند و جذب مخاطبان جدید، به صورت تدریجی و با استفاده از روشهای نوین در دنیای بازاریابی طراحی شده است. اما چیزی که این کمپین را متمایز میکند، روش خاص و نوآورانهای است که برای معرفی تغییرات به مخاطب انتخاب شده است: استفاده از بیلبوردهای مرموز و پر از نمادهای بصری خاص در سطح شهر.
بیلبوردها: رازهای پشت تابلوها
بیلبوردهایی که در گوشه و کنار شهر ظاهر شدند، همهجا توجه را به خود جلب میکنند. طراحی این بیلبوردها بهگونهای است که نه تنها بر اساس رنگها و تصاویر جذاب، بلکه با استفاده از فونتها و المانهای گرافیکی خاص، به شکلی استادانه نظر هر رهگذری را جلب میکنند. اما نکتهی جالب این است که در این بیلبوردها، نام یا لوگوی اپراتور هیچگاه بهطور مستقیم نمایش داده نمیشود. بهجای آن، فقط نمادهایی تجریدی و تصاویری انتزاعی دیده میشوند که هیچ اشارهای به هویت برند ندارند. این اقدام بهطور عمدی طراحی شده است تا مخاطبان را به فکر وادار کند.
آیا این تغییرات بهنوعی مرتبط با یک برند جدید است؟ آیا نشانهها و رنگهای استفادهشده در این بیلبوردها اشارهای به هویت یک اپراتور خاص دارند؟ این سوالات، سوالاتی هستند که در ذهن مخاطب شکل میگیرند و به این ترتیب، کمپین باعث میشود که مخاطبان بیشتر به جستوجوی اطلاعات پرداخته و در نهایت درگیر فرآیند “اطلاعرسانی تدریجی” شوند.
استراتژی “اطلاعرسانی تدریجی”
استراتژی “اطلاعرسانی تدریجی” یکی از تکنیکهای برجسته در بازاریابی مدرن است که با هدف ایجاد کنجکاوی و انگیزه برای کشف بیشتر طراحی شده است. در این کمپین، مخاطب بهطور مستقیم از هویت برند آگاه نمیشود و مجبور است بهطور فعالانه به دنبال اطلاعات بیشتری باشد. هر بیلبورد، گام بعدی از یک پازل بزرگتر است که کمکم بهطور غیرمستقیم به مخاطب هویت اصلی کمپین را معرفی میکند.
در این شیوه، توجه به تعامل با مخاطب اهمیت زیادی دارد. کاربران یا بینندگان بیلبورد، ممکن است به سرعت نتوانند هویت واقعی برند را شناسایی کنند، اما همین ناشناختگی باعث میشود که آنها درگیر و مشتاقتر شوند. بهطور معمول، چنین استراتژیهایی باعث میشوند که برند از طریق ساخت “buzz” یا هیاهو در میان مردم شناخته شود و در نهایت ذهنیت مخاطبان به سمت تغییراتی جلب گردد که قرار است در آینده نزدیک شاهد آن باشند.
نقش بیلبوردها در ایجاد هیجان
بیلبوردها بهعنوان ابزاری برای جلب توجه در فضاهای عمومی و شهری، تاثیر زیادی در فرآیند بازاریابی دارند. آنها یک تاثیر بصری فوری و قوی دارند و میتوانند در مدتزمان کوتاه توجه عده زیادی را جلب کنند. بیلبوردهایی که از نمادهای مرموز و رنگهای شفاف استفاده میکنند، بهطور ویژهای میتوانند ذهن مخاطب را درگیر کنند.
کارشناسان بازاریابی بر این باورند که بیلبوردها در زمانی که بهطور خلاقانه و متفاوت طراحی میشوند، میتوانند بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی برای ایجاد هیجان و کنجکاوی در مخاطبان عمل کنند. این بیلبوردها نهتنها توجه افراد را جلب میکنند، بلکه باعث میشوند که افراد بیشتر دربارهی مفهوم پشت آنها فکر کنند و شروع به حدسزنی کنند که آیا این تغییرات مربوط به یک برند خاص هستند یا خیر.
کارشناسان بازاریابی و برندینگ
کارشناسان در صنعت برندینگ و بازاریابی به اهمیت بیلبوردها در ایجاد یک هویت جدید و جذب مخاطب اشاره دارند. بسیاری از برندها از این ابزار برای ایجاد هیجان در میان مردم استفاده میکنند، بهویژه زمانی که میخواهند هویت جدید خود را معرفی کنند. استفاده از نمادها و تصاویر نهچندان واضح باعث میشود که مخاطبان بهطور فعال به جستوجوی اطلاعات بیشتر پرداخته و به نوعی خود را در فرآیند شناخت برند دخیل کنند.
آقای “علی احمدی”، یکی از کارشناسان شناختهشده برندینگ، در این زمینه میگوید: “بیلبوردها ابزاری عالی برای ساختن یک داستان جذاب برای برند هستند. در صورتی که طراحی و محتوای بیلبورد بهدرستی انتخاب شود، میتواند باعث ایجاد کنجکاوی و هیجان در میان مردم شود و حتی افراد را به جستوجوی بیشتر دربارهی برند تشویق کند.”
دعوت به مشارکت و شناسایی برند
کمپینهای ریبرندینگ مانند این، بهطور غیرمستقیم مخاطب را دعوت به تعامل و مشارکت میکنند. مخاطبان به شکلی جالب میتوانند درگیر این فرآیند شوند و سعی کنند که پشت بیلبوردهای مرموز را کشف کنند. در این فرآیند، برند بهطور غیرمستقیم از مخاطب میخواهد که ذهن خود را فعال کند و با دیدی متفاوت به فضای شهری و تبلیغات نگاه کند.
مخاطبان تشویق میشوند که به جستوجو بپردازند و به این فکر کنند که “کدام برند ممکن است پشت این تغییرات باشد؟” این شیوه، بازاریابی ویروسی را بهوجود میآورد و مخاطبان را در فرآیند شناخت برند دخیل میکند. در نهایت، این هیجان و کنجکاوی میتواند به شناسایی برند و معرفی هویت جدید اپراتور منجر شود.
نتیجهگیری:
کمپینهای ریبرندینگ میتوانند با استفاده از ابزارهای بصری خلاقانه و نوآورانه، بهویژه بیلبوردها، برای جلب توجه و ایجاد هیجان در مخاطب بسیار موثر واقع شوند. استراتژی “اطلاعرسانی تدریجی” و استفاده از نمادهای مرموز، بهطور خاص به افزایش کنجکاوی و تعامل میان مخاطب و برند کمک میکند. این شیوهها نهتنها توجه مخاطب را جلب میکنند بلکه باعث میشوند که مخاطب در فرآیند شناخت برند مشارکت فعال داشته باشد.
در نهایت، این کمپینها بهعنوان نمونهای موفق از استفاده خلاقانه از رسانههای عمومی و تبلیغات در فضای شهری نشان میدهند که چگونه میتوان با ابزارهای بصری ساده، تحولاتی بزرگ در ذهن مخاطبان ایجاد کرد.