پایگاه خبری دنیای برند، ۱۲ اسفند ۹۹ برای دوستداران خوشنویسی ایرانی روز مهمی است. در این روز پرونده ثبت خط «تعلیق» به عنوان میراث ناملموس ایرانی برای همه ایرانیان از سوی حجت امانی احیاگر این خط به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تحویل داده شد و پس از پیگیریها در این وزارتخانه، سرانجام در فهرست آثار ملی قرار گرفت و به ثبت رسید.
در متن ثبت خط «تعلیق» به عنوان میراث ناملموس برای همه ایرانیان آمده بود: «خط تعلیق به عنوان اولین خط ایرانی به پیشنهاد احیاگر تعلیق حجت امانی هنرمند خوشنویس و نقاش، برای همه ایرانیان به ثبت ملی رسید. در جلسه ۱۲/۱۲ /۹۹ که در سالن همایشهای وزارت میراث گردشگری و صنایع دستی برگزار شد خط تعلیق به عنوان میراث ناملموس به ثبت رسید.»
امانی: خط تعلیق نماد خلاقیت بصری ایرانیان است
حجت امانی درباره ویژگیهای خط تعلیق میگوید: «خط تعلیق به عنوان اولین خط ایرانی که بدون شک نماد خلاقیت بصری ایرانیان در زمینه خوشنویسی است از ترکیب خطوط توقیع و رقاع ابداع و قاعده مند شده است. این خط به دلیل پیوستگی و پیچیدگی و دشوارخوانی در تحریر دستورات حاکمان در میان منشیان و دیوانها رایج بوده است. خط تعلیق با توجه به اینکه خطی با ظرافت و پیچشهای متنوع است قابلیتهای ترکیب بندی گوناگونی را دارد، که از سمت راست به سمت بالا میل میکند.»
این هنرمند نقاش درباره چگونگی ثبت خط تعلیق میافزاید: «سال ۹۹ با جمعآوری مستندات و پژوهشهای لازم، پرونده خط تعلیق را جهت ثبت ملی به وزارت میراث فرهنگی و گردشگری ارائه کردم که پس از تأیید و دفاعیه، این خط به شماره «۲۸۶۶» برای ایرانیان در فهرست آثار ناملموس و معنوی ثبت شد.»
این استاد دانشگاه باور دارد که اصطلاح احیاء یک خط به معنی تنها بازنویسی آن خط نیست؛ بلکه بازشناسی و فهم قابلیتهای زیباشناختی و کاربردی جدید آن و همچنین توسعه چند جانبه اش در جامعه معاصر است.
این احیاگر خط تعلیق که دارای دکتری تخصصی تاریخ هنر اسلامی (خاورمیانه) است، از جمله هنرمندان معاصر ایرانی محسوب میشود که مجموعه «فرشتگان» او بیش از سایر آثارش مورد توجه عموم و منتقدان هنری جهان از جمله ادوارد لوسی اسمیت، دومینیک تینو، جری سالتز، جان دالسن و … قرار گرفته است. همین امر موجب شد برخی از موزههای جهان مانند موزه هنرهای معاصر لس آنجلس، موزه پنج قاره آلمان، موزه هنرهای اسلامی دوحه، موزه ویلیام بنتون آمریکا و … از این مجموعه آثاری را نگهداری کنند.
خوشنویسان ایرانی در پی چه بودند؟
محمدحسین حلیمی، طراح گرافیک، چهره ماندگار هنر ایران و عضو پیوسته فرهنگستان علوم درباره خط تعلیق و احیای آن از سوی حجت امانی در یادداشتی اختصاصی برای ایسنا مینویسد: «خوشحالم از اینکه آقای امانی درباره سرگذشت خط تعلیق کنجکاوی و تحقیق میکند. یک باره به نظرم رسید که خوشنویسان نکته سنج مطرح ایرانی، ازجمله میرعماد و میرحسین و محمد صالح و میرزاغلامرضا و عمادالکتاب ومیرزاکاتب و…، در عوالمی مشابه درویش عبدالمجید و میرزا کوچک و میرزااحمدشاملو و میرزا غلامحسین که من اورا میشناسم، همه آنها با نوشتن، یک عمر سیاه مشقهای تعلیق و نستعلیق به دنبال چه بودهاند؟ قطعاً نشانههایی از اکسیر معنویت و انوار نورانی هنر را به دست آورده بودند که تمام عمرشان را وقف آن کردند. حال در عصر ما با این همه امکانات و اطلاعات و تسهیلات، آیا میتوان امیدوار بود هنرمندان نکتهسنج معاصر، بینیاز از سطح توقع نازل زمانه از هنر، که متاسفانه آنرا صرفاً کاربردی و مفید برای امیال مادی خود میپندارند، اینک با سرمشق گرفتن از نامآوران صدیق هنر ایرانی که نام بردهام به تحقیق و هنرنمایی بپردازند؟ امید دارم آقای حجت امانی که با اشتیاق تمام در این راه قدمهای موثری برمیدارد و تهوّر او را در هنرمندی میشناسم به عنوان یکهتاز این عالم باشکوه هنری، ثابت قدم بماند وهمچنان دربیکرانه هنر ایرانی بتازد.»
تعلیق؛ اسلوبی جدید در خط
خط تعلیق، ترسل یا نامه یکی از اقلام خوشنویسی ایرانی است که از دید برخی از پژوهشگران این شیوه از خوشنویسی در اواسط سده هفتم هجری قَمری از ترکیب و توسعه دو خط توقیع و رِقاع و تحت تأثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام و با توجه به ذوق و روحیه ایرانی بهوجود آمد.
در تشکیلات حکومت اسلامی، متون کوتاه با خط توقیع (با دهانه قلم ۲-۳ میلی متر) و متون بلند با خط رقاع (با دهانه قلم یک میلیمتر) نوشته میشد؛ در نتیجه تغییراتی که در این نوشتهها در ایران و کشورهای شرق ایران به وجود آمد، اسلوب جدیدی در خط پدید آمد که تعلیق نامیده شد.
بر اساس اسناد موجود این خط حدود یک قرن مورد توجه بود اما پس از ابداع خط نستعلیق و شکسته این خط رونق خود را از دست داد، با اینکه به حیات خود ادامه داد، اما همواره زیر سایه دو خط قدرتمند نستعلیق و شکسته ماند. در واقع این شیوه اولین نوع خوشنویسی بود که برای خط پارسی ابداع گشت و در آن علامتهای زیر و زبر و پیش بهکار نمیرفت. تعلیق خطی پیچان، تودرتو و متصل بههم است و کلمات و حروف در آن یکنواخت نوشته نمیشوند، یعنی اندام حروف گاهی بزرگ و گاهی ریزند. خط تعلیق دارای گردش زیاد، حروف مدور و قابلیت فراوان در ارائه ترکیبهای متنوع را دارد. خط تعلیق خطی است که قوت و ضعف (از اصطلاحات خوشنویسی) با شدت بیشتری در کنار هم قرار گرفتهاند که این تضاد بر جنبه زیبایی آن افزوده است. همچنین کلمات و حروف بهم نزدیک و در کنارهم ترکیب بندی شده است که از سمت راست به چپ تحریر میشود و انتهای سطور کم کم به سمت بالا میل میکنند. فاصله بین خطوط نسبت به خوشنویسی امروزه بیشتر است که به صورت موازی با سطور بالا و پایین پیش میرود. به همین سبب بیشتر در بین افرادی رواج داشت که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بودهاند و از آنجا که بیشتر در دیوانها و در تحریر فرامین حکومتی مورد استفاده قرار میگرفته است به نوعی خوانش دشوارتری نسبت به سایر خطوط داشته است شاید از همین رو مختص منشیان دیوان سالارها بوده است. شواهد واسناد تاریخی نشان میدهند که خط تعلیق تا سده دهم هـ. ق در ایران رواج کامل داشت؛ اما با پیدایش و کاربرد وسیع خط نستعلیق از نسخه نگاریها گرفته تا کتیبه نگاری به عنوان دومین شیوه اختصاصی ایرانیان در خوشنویسی شدت گرفت، همزمان با انتقال پایتخت به اصفهان در دوره صفوی، خط تعلیق رفته رفته به فراموشی سپرده شد. شکلگیری خط شکستهنستعلیق که سومین خط ویژه ایرانیان بود نیز کاربرد تعلیق را بیش از پیش کاهش داد. این روند به آرامی تا پایان سده دوازدهم هجری ادامه داشت تا آنکه پیشرفت و رواج چشمگیر خط شکسته نستعلیق توسط درویش عبدالمجید طالقانی (۱۱۸۵ ق) موجب فراموشی کامل خط تعلیق شد. خط تعلیق یکی از پایههای مهم «خط نستعلیق و شکسته نستعلیق» بهشمار میرود. به نوعی میتوان گفت وجه تسمیه خط نستعلیق به مفهوم منسوخ و نسخ شدن خط تعلیق است که در کثرت استفاده به واژه نستعلیق بدل شده است. خط تعلیق به دست توانمند خواجه اختیار منشی جنابذی (گنابادی) که از منشیان و کاتبان دستگاه حکومتی سلطان محمدمیرزا صفوی در هرات به لطافت و آراستگی نزدیک شد. خط تعلیق مراحل تکاملی خود را طی نکرد و کمال خود را در خط نستعلیق قربانی کرد. با این وجود خواجه اختیار منشی گنابادی به دلیل آثار متعدد و فراوانی که از او به جای مانده است توانسته است شایستگی و زیباییهای فراوانی به این خط ببخشد.
رد پای این خط را در برخی از آثار مرتضی قلی خان شاملو (درگذشت ۱۱۰۰ ه. ق) که دستی در نقاشی نیز داشته جستجو کرد. به اعتبار برخی منابع او را واضع خط ایرانی شکسته نستعلیق نیز دانستهاند. در اوایل دوره قاجار با ظهور محمد کاظم واله اصفهانی (درگذشت ۱۲۲۹ ه ق) متخلص به واله اصفهانی شاعر و خوشنویس که خطوط تعلیق و رقاع را نیز استادانه مینوشته این خط جان دوبارهای مییابد. او تلاش خود را جهت احیای خط تعلیق به کار میگیرد که با قوت گرفتن خط شکسته نستعلیق و وجود خوشنویس بزرگی چون درویش عبدالمجید طالقانی (۱۱۵۰ ه. ق – ۱۱۸۵ ه. ق) فعالیت او در احیا تعلیق بی ثمر میماند. خوشنویسی سنگ مزار او به خط شکسته تعلیق خودش با قلم تعلیق یک دانگ از نمونههایی ارزشمند این خط است. در دوران قاجار همچنین محمودخان ملکالشعرا (۱۲۲۸-۱۳۱۱ ه. ق)، مشهور به محمودخان صبا، از دیگر هنرمندان قاجاری است که دست توانایی در نقاشی و خوشنویسی اقلام سته داشته و نمونههای ارزشمندی از تعلیق توسط وی بازنگاری شده است. افزون بر این موارد نمونههایی از خط تعلیق در میان آثار وصال شیرازی دیده میشود که به بازنگاری قطعاتی از تعلیق نویسان متقدم پرداخته است. در اواخر قاجار از لطفعلی شیرازی ملقب به صدرالافاضل (۱۲۶۸–۱۳۵۰ ه. ق) میتوان نام برد که در نوشتن شکسته تعلیق علاوه بر سایر خطوط مهارت داشته است. به بیان دیگر میتوان گفت دوره قاجار به نوعی عرصهای برای ظهور و بازنگاری خطوط تفننی و تزیینی از جمله خط تعلیق بوده است که دهها هنرمند تعلیق نویس مشغول به خوشنویسی بودهاند. در دوره پهلوی تمرکز اصلی بر خط نستعلیق گذاشته شد که در کتیبههای معماری، اوراق دولتی، سکه و پول و غیره نماد پردازی شد و سایر خطوط اسلامی را در سایه قرار داد. انجمن آثار ملی با هدف تبلیغ ملی گرایی بناهایی با تأثیر از هنر ایران پیش از اسلام مانند مقبره فردوسی، خیام، ابوعلی سینا و کمال الملک ساخت به گونهای که در کتیبههای این بناها از خوشنویسی نستعلیق و تعلیق استفاده شد. به طور نمونه مقبره خیام با خط شکسته تعلیق یا ترسل به دست مرتضی عبدالرسولی (۱۲۸۴-۱۳۷۳ ش) از استادان هنر خوشنویسی تحریرشد. به دلیل دشواری خوانش این خط نسبت به نستعلیق در کتیبهها و موارد دیگر دیده نشد.
ضرورت ثبت جهانی خط تعلیق
با ثبت و احیای خط تعلیق در مجامع هنری و پس از برگزاری همایش خواجه اختیار منشی گنابادی و بازتاب گسترده آن، تعدادی از هنرمندان خوشنویس با پیشینه خط شکسته نستعلیق به سمت این خط متمایل شده و در فضاهای مجازی به تبادل اطلاعات و تجارب میپردازند.
امروز اما آنچه مهم است، برخی از کشورهای همسایه که در برهههایی از تاریخ نه چندان دور، بخش کوچکی از گستره ایران بزرگ بودهاند درصدد این هستند که از غفلت و بیاعتنایی ما برای ثبت رویدادها و چهرههای فرهنگیمان به نام خود بهره ببرند. از اینرو نه تنها با ثبت جهانی این خط از یکی از گنجینههای ملیمان حراست میکنیم بلکه زمینهای فراهم میشود تا این خط بتواند دوباره مورد توجه قرار گیرد. ثبت این خط، حداقل نسل جوان و هنرمندان را متوجه میراث ارزشمند خود و در برابر فرصتطلبیها کشورهای همسایه مانند سایر مواریث فرهنگی صیانت خواهد کرد؛ چرا که با توجه به پیشینه روشن و مستند فرهنگی ایران چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام و خدماتی که ایرانیان به فرهنگ اسلامی داشتهاند، ثبت مفاخر و مشاهیر، همچنین تاریخ معنوی ایرانیان به اسم کشورهای دیگر اغلب جنبه سیاسی دارد.