دیپسیک، شرکت چینی هوش مصنوعی که به سرعت جای خود را در صدر بازار باز کرده، با انتخاب یک لوگوی متفاوت به شکل نهنگ آبی، مرزهای سنتی طراحی و برندینگ را در صنعت هوش مصنوعی به چالش کشیده است. این انتخاب نوآورانه نه تنها حس صمیمیت و دسترسپذیری را القا میکند، بلکه آیندهای متفاوت برای نحوهی نمایش هویت برند در عرصه فناوری ترسیم مینماید.
به گزارش دنیای برند، شرکت چینی هوش مصنوعی دیپسیک پس از ظهور ناگهانی و چشمگیر، موجهای عظیمی را در صنعت فناوری به راه انداخته است. این ابزار هوش مصنوعی دیروز در صدر رتبهبندی فروشگاه اپل ظاهر شد، بالاتر از رقبایی مانند ChatGPT متعلق به OpenAI و Gemini متعلق به گوگل — و این دستاورد در زمانی بسیار کوتاه و با بودجهای نسبتاً اندک حاصل شده است.
اما دیپسیک در یک جنبه دیگر نیز بهطور خاموشانهای از رقبای آمریکایی خود پیشی میگیرد: از طریق برندینگ. در اواخر هفته گذشته، دیپسیک نسخه بهروزشده چتبات متنباز خود به نام DeepSeek-V3 را عرضه کرد؛ محصولی که برخی تحلیلگران فناوری تلاشهای این شرکت را به مثابه «یک تهاجم نمادین به صنعت فناوری آمریکا» توصیف کردند. DeepSeek-V3 عملکردی مشابه با چتباتهایی مانند ChatGPT-4 و Llama متعلق به Meta دارد، در حالی که تنها در عرض چند ماه ایجاد شده، بر روی سختافزارهای کمتر قدرتمند آموزش دیده و با بودجهای گزارش شده به میزان تنها ۶ میلیون دلار توسعه یافته است. (در مقایسه، ChatGPT تنها برای آخرین نسخه خود ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرده است.) این خبر باعث شد شاخص Nasdaq دیروز به میزان ۱ تریلیون دلار سقوط کند، چرا که بازارها به موفقیت چالشگر کمهزینه LLM واکنش نشان دادند.
اما تصویر بصری این شرکت نوآور، لوگویی شبیه به چرخههای سیاه و پیچیده à la OpenAI یا حتی ربات، نیست؛ بلکه یک نهنگ آبی دوستانه به نمایش گذاشته شده است. این انتخاب از روندهای رایج در برندینگ صنعت هوش مصنوعی که به سمت طراحیهای انتزاعی و استتیکهای سخت و الهام گرفته از فناوری میرود، فاصله میگیرد. با برخلاف این روندها، دیپسیک به مصرفکنندگان دیدگاه تازهای دربارهی نحوهی عملکرد و ارائهی هویت برند یک شرکت هوش مصنوعی ارائه میدهد.
لوگوی دیپسیک جلوهای ماندگار دارد. این لوگو یک نهنگ آبی پررنگ و چاق است که گویا در حال جهش بر فراز صفحه ظاهر میشود. همراه با آن، نام برند با حروف بدون سر، گرد و شکسته به نمایش گذاشته شده است. هویت بصری کلی، حس دسترسپذیری و دوستی را ایجاد میکند که برند را از دیگران متمایز میکند.
به گفتهی مارتین گراسر، طراح لوگوی نمادین پرنده آبی توییتر در سال ۲۰۱۲، طی چند سال گذشته در برندینگ صنعت فناوری «کمبود شخصیت و شادی» مشاهده شده است. او میگوید: «وقتی به شرکتهای فناوری نگاه میکنید، این یکنواختی در طراحی به چشم میخورد.» گراسر اضافه میکند که در محیط فناوری کنونی، طراحی هویت به عنوان عامل تفاوت قائل شدن چندان موثر نیست و صنعت فناوری شاهد تحول شدید در برندینگ از رویکرد بازیگوشانه و انسانگرا به داستانسرایی بصری بزرگ شده است. او میگوید: «حال ما Uber، Meta، Tesla، X داریم — واقعاً این مسیر را به سمت فناوری به عنوان پاسخ انتخاب کردهایم.»
گراسر اظهار داشت که از لوگوی دیپسیک و مفهومی که پشت آن قرار دارد، «افسون شده» است. اگرچه دیپسیک بهطور علنی توضیحی در مورد انتخابهای طراحی خود ارائه نکرده است، ولی وقتی از چتبات شرکت در مورد لوگو پرسیده شد، پاسخ داد که این نماد «احتمالاً عمق، هوش و اکتشاف را نشان میدهد — ویژگیهایی که با تمرکز شرکت بر هوش مصنوعی و یادگیری عمیق همسو است.»
به گفته تیمو سوویالا، مدیر خلاقیت شرکت Landor، انتخاب نهنگ به عنوان نماد، در چندین سطح نمادین عمل میکند. او میگوید: «بسیاری از فرهنگها نهنگها را با خرد، قدرت و شکوفایی همراه میدانند. دیدن یک نهنگ در بسیاری از فرهنگها نشانهای از رویدادهای خوب آینده است.» سوویالا همچنین خاطرنشان کرد که مفهوم حرکت یک نهنگ در اقیانوس، استعارهای قوی برای کاربران دیپسیک محسوب میشود و احتمالاً به ماهیت متنباز این شرکت که تا حدودی متفاوت از رقبا است، مرتبط است.
بیشتر بخوانید:
آیا دیپسیک با مشکل علامت تجاری در آمریکا مواجه خواهد شد؟
سوویالا و گراسر هر دو معتقدند که هنوز کارهای زیادی در زمینهی بهبود برندینگ دیپسیک باقی مانده است؛ هر دو اشاره کردند که چشم نهنگ در اندازههای کوچک کمتر قابل تشخیص است. گراسر همچنین بیان کرد که تایپوگرافی برند با لوگوی دوستانه و خوشبینانه آن سازگاری کامل ندارد و شکافهای حروف حس «عصبی» ایجاد میکند؛ در حالی که سوویالا نیز به فاصلهگذاری نامناسب حروف اشاره نمود.
این ناسازگاریها ممکن است به ماهیت برندینگ استارتاپها مربوط باشد. روس کلگستون، کارگردان خلاق مستقل، میگوید که در آمریکا اکثر استارتاپها معمولاً تا زمانی که به بلوغ نرسیده و نیاز به نشان دادن جدیت در کسب سود ندارند، از سرمایهگذاری در برندینگ خودداری میکنند. او به نمونههایی مانند Airbnb، Facebook، Instagram و حتی TikTok اشاره کرد و افزود: «تمام تلاشهای اولیه برندینگ آنها بهشدت از محصول واقعی که میساختند عقب مانده است.» کلگستون معتقد است که استفاده از لوگوهایی با طرح حیوانات معمولاً برای تفریحات فناوری بازیگوشانه مانند توییتر، Mailchimp، Tripadvisor و Evernote به کار میرود و این یک تلاش آگاهانه از سوی دیپسیک برای غیرتهدیدآمیز بودن محسوب میشود.
با این حال، برندینگ غیرمنتظره دیپسیک نخستین سنگ بنایی برای ایجاد یک شرکت هوش مصنوعی است که قصد دارد خود را از رقبا متمایز کند، نه اینکه در میان آنها غرق شود. گراسر میگوید: «این لوگو تخیل و ناشناخته را برمیانگیزد و این جالب است. خوشایند است که از فردی بشنوید که کنجکاو است، نه اینکه همه جا حاضر یا بر فراز شما باشد.»
آیا این نوآوری در طراحی دوام خواهد آورد؟ در چند سال گذشته، شرکتهای برتر هوش مصنوعی چند آیکون گرافیکی کلیدی را پذیرفتهاند که فضای صنعت را تعریف کردهاند. از لوگوهای مینیمالیستی و الهام گرفته از ربات مانند Replika، Jasper AI و Enzyme گرفته تا ششضلعیهای انتزاعی گردان که برای غولهایی مانند OpenAI، DeepMind و Stability AI به کار رفته است. همچنین آیکون درخشش ثانویه توسط شرکتهایی چون OpenAI، گوگل، Adobe و Grammarly برای تداعی جادوی ابزارهای هوش مصنوعی استفاده شده است.
با قدرت یافتن هوش مصنوعی، به نظر میرسد شرکتهای بزرگ فناوری بیشتر تمرکز خود را بر نشان دادن عضویت در «باشگاه» هوش مصنوعی تغییر دهنده صنعت گذاشتهاند تا بر تمایز هویت برند خود. و هرچه این الگوها بیشتر در ذهن مصرفکنندگان ریشه دوانده شود، انگیزه بیشتری برای شرکتهای نوپای هوش مصنوعی وجود دارد تا با جریان همراه شوند و روی تصاویر بصری تثبیت شده حساب کنند.
در کنار لوگوهای موجود در این بخش، رویکرد دیپسیک با استفاده از یک ماسکوت نزدیک به شخصیت برند، ریسک قابل توجهی به همراه دارد. سوویالا خاطرنشان میکند که موفقیت این اقدام بستگی به نحوه عملکرد شرکت در ماههای آینده دارد — از جمله اینکه آیا تجربه محصول و سبک ارتباطی شرکت با ظاهر دوستانه آن همخوانی خواهد داشت یا خیر. کلگستون اضافه میکند: «من حتی میتوانم بگویم که دیپسیک همیشه قصد داشته است تا سیلیکون ولی، وال استریت و ناظمان دولتی را وحشتناک کند. بنابراین از نظر استراتژیک، انتخاب لوگویی به شکل یک نهنگ کوچک و بامزه کاملاً منطقی است.»