Img20241030173621666 650x330 - نسخه درمان اقتصاد ایران «وفاق همه با هم» است

نسخه درمان اقتصاد ایران «وفاق همه با هم» است

اقتصاددان برجسته کشورمان در نشست «دولت چهاردهم؛ چالش‌ها و افق پیش‌رو» که در اتاق ایران برگزار شد، نسخه درمان اقتصاد کشور با توجه به شرایط حاکم بر ایران را «وفاق همه با هم» عنوان کرد.

سومین نشست «دولت چهاردهم؛ چالش‌ها و افق پیش‌رو» با سخنرانی محسن رنانی، اقتصاددان، پژوهشگر و استاد دانشگاه اصفهان به همت انجمن اقتصاد ایران و با همکاری مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در محل اتاق ایران برگزار شد.

رنانی در این نشست با اشاره به اینکه اقتصاد ایران به شرایطی رسیده است که نسخه اقتصادی جواب نمی‌دهد، گفت: مشکل امروز ایران ابعاد سیاسی دارد و اقتصاد ایران قابل سیاست‌گذاری نیست و نسخه‌های اقتصادی برای حل بحران امروز شکست می‌خورد. در اقتصادی که سیاست‌گذار رانت دارد و گروه‌های ذی‌نفوذ در سیاست‌گذاری نفوذ دارند، نمی‌شود نسخه برای درمان آن بنویسید. وقتی ساختار بروکراسی با فساد، رشوه و رانت زنده است، هر چه توصیه اقتصادی بدهید، جواب نمی‌گیرد.

او با اشاره به اینکه در این شرایط نوشتن نسخه برای حل مشکل اقتصاد فقط آسیب می‌زند، هزینه‌ به جا می‌گذارد و منافعی ندارد، تصریح کرد: سند ۲۰ ساله یکی از این اسناد است که چه هزینه‌ها و تورمی را به کشور تحمیل کرد؛ اما فقط ۱۵ درصد آن محقق شد.

رنانی با بیان اینکه برای تاثیرگذاری نسخه‌های اقتصادی باید، زمینه و بستر آن هم در جامعه فراهم باشد، تصریح کرد: عقلانیت و هزینه مبادله صفر از جمله اصول علم اقتصاد هستند؛ اما در ایران هزینه مبادله بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است، در حالی که علم اقتصاد می‌گوید هزینه مبادله باید صفر باشد. وقتی چک تولیدکننده پاس نمی‌شود یا با قطع برق در مسیر تولید او وقفه می‌افتد، هزینه مبادله بالا می‌رود.

استاد دانشگاه اصفهان، با اشاره به اینکه یکی از اصلی‌ترین اصول اقتصاد، عقلانیت است، گفت: عقلانیت با عقل و هوش فرق می‌کند، ما ممکن است عقل داشته باشم ولی عقلانیت نداشته باشیم، عقلانیت شدت کاربرد عقل و هوش است. برای عقلانیت شرایط لازمی است که این شرایط در ایران نیست.

 رنانی، توسعه را توانایی یک ملت برای تبدیل عقل و ضریب هوشی به عقلانیت، دانست و افزود: در ایران  آیا امکان رفتار عقلانی وجود دارد؟ سطحی از عقلانیت را داریم اما ژنراتور سیاسی و اقتصادی ما اجازه نمی‌دهد، به طوری که ژنراتور انرژی در نیروگاه‌ها از ژنراتور سیاسی کارایی بیشتری دارد.

او افزود: فاکتورهایی مانند ارتباط، تعامل، مبادله و گفت‌‍وگو، بستری است که عقل را به عقلانیت تبدیل می‌کند و تئوری‌های اقتصادی در شرایطی جواب می‌دهد که ظرفیت عقلانیت نرمال و بالا باشد و رفتار عقلانی وجود داشته باشد. این در حالی است که در ایران ما رفتارهای هیجانی یا رفتارهای سنتی، عادتی و شرطی غلبه دارد. رفتارهای عقلانی کم است و نمی‌توانیم آن را به کار بگیریم.

رنانی با اشاره به ۵ سطح تغییر در اقتصاد که شامل سطح اطمینان، سطح ریسک نرمال و معمول، سطح ریسک نامعمول، سطح ریسک عدم اطمینان و سطح ریسک عدم اطمینان پیچیده  هستند، افزود: وقتی اقتصاد سطح عدم اطمینانی پیچیده دچار می‌شود، عقلانیت مختل می‌شود و کارآفرین نمی‌تواند برای آینده‌اش تصمیم بگیرد. به همین دلیل نتایج یک نظرسنجی بیانگر این است که ۹۰ درصد کارآفرینان امیدی به اقتصاد ایران ندارند. در اینجا عقل ابزاری مختل است و اولین چیزی که عقل ابرازی لازم دارد، چشم‌انداز و افق است که در اینجا وجود ندارد و دیگر علم اقتصاد جواب نمی‌دهد.

استاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه اقتصاد ایران در سطح عدم اطمینان پیچیده است، یادآور شد: اقتصاد ایران از وقتی برجام شکست خورد وارد سطح عدم اطمینان پیچیده شد. روندهای توسعه که از ۳۰ سال قبل در اقتصاد شروع به بهبود کرده بود، از سال ۹۶ با برجام روند نزولی گرفت و در دوره آقایان روحانی و رئیسی رو به نزول بود.

رنانی با اشاره به ایران در شاخص‌های توسعه اگر ۶ طبقه در نظر بگیریم و عدد ۶ بیشترین آن باشد، ما در طبقه دوم که طبقه هشدار است، هستیم، تصریح کرد: در ۳۷۶ شاخص توسعه که از ۳۷۰۰ نماینگر تخلیص شده و همه عرصه‌‎ها را در نظر می‌گیرد، ایران در ۱۹۰ شاخص در وضعیت قرمز است، در ۱۰۰ تا در وضعیت سفید و در تنها ۶۰ شاخص وضعیت سبز دارد. دو سوم شاخص‌‌های توسعه در ایران قرمز است. این قرمز بودن عقلانیت کارآفرین اقتصادی را مختل می‌کند.

او در ادامه با بازگشت به سطوح تغییر در اقتصاد به وضعیت این شاخص‌ها در دولت‌‎های مختلف پرداخت و اظهار کرد: در دوره هاشمی دوره ریسک معمول بود. در دوره خاتمی با توجه به آغاز دعوا‌های سیاسی، اقتصاد ایران وارد سطح ریسک نامعمول شد. مهم‌ترین دستاورد احمدی‌نژاد واردات عدم اطمینان به همه عرصه‌ها بود.

رنانی ادامه داد: اقتصاد در دوره اول دولت روحانی در سطح عدم اطمینان معمول بود؛ اما بعد از شکست برجام به سطح عدم اطمینان پیچیده وارد شدیم و به همین خاطر عقلانیت سرمایه‌گذار برای یک انجام کارهای با ریسک طولانی مختل شده است چون نمی‌داند فردا چه خبر است.

استاد دانشگاه اصفهان در ادامه به این مسئله از زوایه دیگری پرداخت و عنوان کرد: در دوره آقای هاشمی، سرمایه‌گذار سوالش این بود که به عنوان مثال در استان سیستان در چه صنعتی و در چه منطقه‌ای سرمایه‌گذاری کند. در دولت آقای خاتمی، سرمایه‌گذار نمی‌خواست سیستان برود و سوالش این بود که در تهران و در چه حوزه‌ای کار کند. در دوره احمدی‌نژاد، سرمایه‌گذاتر با توجه به وارد شدن اقتصاد ایران به فضای نااطمینانی یا همان عدم اطمینان، در صنعت سرمایه‌گذاری نمی‌کرد و برای اینکه سرمایه روی زمین نماند به دنبال سرمایه‌گذاری در بخش دلار و … بود. در دولت روحانی سوال این بود که سرمایه‌گذار پولش را به کدام کشور ببرد. در دولت سیزدهم، سوال این بود که من سرمایه‌گذار خودم و پولم به کدام کشور برویم!

رنانی با بیان اینکه دولت چهاردهم وارث چنین مسیر تاریخی است، افزود: تقصیر دولت خاصی هم نیست و این یک روند تاریخی است و از سال ۹۶ بخش اعظم شاخص‌ها نرولی شده‌اند. دولت مسعود پزشکیان، در شرایطی است که اقصاد سوار بر عدم اطمینان است و تنش‌ها این عدم اطمینان را بیشتر کرده است. با توجه به این تنش‌ها، اینکه دلار بالای ۲۰۰ هزار تومان نشده است، یک معجزه است و این نشان می‌دهد که امیدی هست و جامعه معتقد است که حاکمیت به دنبال جنگ نیست.

او در ادامه در پاسخ به این سوال که دولت برای عبور از این شرایط باید چه کاری انجام بدهد، گفت: معتقدم که وفاق اگر به افق نینجامد، بی‌سرانجام است. زمانی وفاق جواب می‌دهد که سطوح عالی نظام و جامعه با هم وفاق کنند اما الان نشانه‌ای که نشان دهد سطوح عالی نظام به دنبال وفاق با مردم است، دیده نمی‌شود. باید وفاق را به سطح جامعه ببریم و دست از خودی و غیر خودی برداریم. وقتی وفاق در اقتصاد به یک افق مشخص و دارای چشم‌انداز تبدیل می‌شود که از سطح عالی نظام به جامعه منتقل شود.

او با بیان اینکه وفاق را در ۳ سطح می‌شود، تحلیل کرد، ادامه داد: این سه سطح عبارتند از وفاق همه با من، وفاق همه با هم و وفاق من با همه، پزشکیان باید از سطح شعاری پایین بیاید و مشخص کند که منظورش از وفاق، وفاق چه کسی با چه کسی است. در شرایطی که اعتماد، ثبات و افق مشخص در کشور نیست و در شرایط عدم اطمینانی هستیم، «وفاق همه با هم» کارساز است.

رنانی با بیان اینکه انتخابات اخیر شرط لازم برای وفاق بود، ادامه داد: انتخابات اما شرط کافی نبود و آن محقق نشده، شرط کافی این است که حکومت خودش را برای جامعه باورپذیر کند و اینطور نباشد که مردم بگویند اینها وقتی خرشان از پل گذشت، ما را فراموش می‌‎کنند و اعتماد وجود ندارد.

او تاکید: باید حکومت خودش را باورپذیر کند، نخبگان را صدا بزند و به آنها در صداوسیما تربیون بدهد، آشتی ملی اعلام کند و تکلیفش را با ۷،۸ میلیون ایرانی که خارج از کشور حضور دارند و بیش از ۲ هزار میلیارد دلار سرمایه دارند، مشخص کند.

رنانی با اشاره به اینکه کار از بحران گذشته و دربرخی حوزه‌ها مانند آب، بنزین و تصادفات وارد فاجعه شده‌ایم، اظهار کرد: حکومت نمی‌تواند به تنهایی این فاجعه‌‎ها را مدیریت کند و باید از مردم مانند زمانی که زلزله می‌شود، کمک بخواهد.

اقتصاددادن کشورمان تصریح کرد: البته هنوز مردم به صورت کامل ناامید نشده‌اند و ثبات بازار دلار و افزایش ۱۰ درصدی قیمت دلار در بزرگترین بحران پس از انقلاب؛ یعنی حمله رژیم صهیونیستی، یک معجزه است. معجزه اعتماد کردن است که نباید ناامید شوند.

رنانی با اشاره به اینکه فرصت زیادی وجود ندارد، تاکید کرد: پزشکیان باید جامعه را از سمت وفاق به سمت یک افق و چشم‌انداز ببرد و برای این کار قصه وفاق لازم است، یک قصه با حضور تمام بازیگرانی که تعهد به آینده دارند. این قصه باید حضور مخالفان، منتقدان، روشنفکران، کرد و بلوچ و … نوشته شود. نمی‌شود همه بازیگران را حذف کرد و دم از وفاق زد. قصه باورپذیر چیزی است که مردم درباره آن صحبت می‌کنند.

او با بیان اینکه امروز همه مقصر هستیم، تصریح کرد: وقتی در انتخابات پناه بردیم به وفاق، حکومت هم به مردم پناه برد و اجازه داد این بازی شکل بگیرد. الان باید فضای تعامل و گفت‌وگو چه در بین مردم و چه در حکومت شکل بگیرد، چیزی که هر دو طرف بلد نیستند. منابع رانت طبیعی ته کشیده و الان رانت قانونی مانده و این هم در یک حدی جواب می‌دهد و باید با روی آوردن به گفت‌وگو به دنبال رسیدن به قصه وفاق و عبور از این شرایط بود.

منبع: اتاق ایران آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *