در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛
مستوران ساخته سید علی هاشمی محصول جدید سازمان هنری رسانهای اوج است که فصل دوم آن شنبه تا چهارشنبه از شبکه یک پخش میشود. این سریال برگردان تصویری حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی است و شخصیتهای خیالی مثل دوال پا نیز در آن حضور دارند.
یدالله شادمانی درباره همکاری با سریال مستوران و بازی در نقش دوال پا اظهار داشت: کارگردان فصل اول سریال مستوران آقای سیدحاتمی من را به خاطر جثه و وزن سبکم انتخاب کرد چرا که شخصیت دوال پا مستلزم قرارگرفتن روی دوش آدمها بود.
وی ادامه داد: دوال پا نقش جالب و منحصر به فردی بود به همین دلیل آن را بازی کردم. دوال پا دیوصفت است؛ موجودی است که تماما باعث رنجش و آزار و اذیت دیگران میشود، اما بازی در این نقش برای من تجربه خوبی بود و دوست داشتم چنین نقشی را که از فضای کمدی دور بود امتحان کنم و نتیجه اش هم برایم خوب بود.
شادمانی افزود: مستوران داستانی تاریخی و قدیمی و نقش من کاراکتری خیالی است که مابه ازای بیرونی ندارد و فکر میکنم همین مولفهها بود که باعث شد مردم از مستوران استقبال کنند و آن را دوست داشته باشند.
بازیگر نقش دوال پا در مورد جذابیتها و چالشهای این نقش تصریح کرد: گریم من خیلی قشنگ بود؛ دو گوش برایم درست کرده بودند که با موهای جلوی سر و پشت گوش و کلاه و لباس تلفیق میشد؛ پاچههای شلواری که من در این سریال میپوشیدم چیزی حدود دو متر بود، ولی قابل نشان دادن نبود و آستین پیراهن هایم هم بسیار بلند بود.
وی افزود: گریم من برای هربار جلوی دوربین قرارگرفتن حدود نیم ساعت طول میکشید؛ هرکاری سختی خودش را دارد و گریم در این نقش هم سختی خودش را داشت چنانچه باعث کشیدگی پوست میشد و صحبت کردن را هم تا حدودی سخت میکرد و گوشهایی که برای من وصل میشد مراقبت میخواست و کلاهی که روی سرم میگذاشتند از این جهت مراقبت لازم داشت که گوش هایم آسیب نبیند.
شادمانی در توضیح ماهیت دوال پا بیان کرد: سواری گرفتن از مردم که در ذات کاراکتر دوال پاست عملی زشت و زننده بود، اما در مجموع بازی آن جالب بود؛ من در ابتدا روی دوش آقای حمیدرضا آذرنگ میرفتم که بسیار اذیت شد چرا که علاوه بر من که به عنوان دوال پا روی دوش ایشان بودم دو کوتوله هم به پایش بسته میشدند که یکی حسن نعمتی بود که خدایش بیامرزد و دیگری آقای چگینی. مجموع این شرایط که یکی روی دوش و دو نفر به پای آقای آذرنگ بسته شده بود بازی را برایشان بسیار سخت میکرد به ویژه زمانی که باید از پله بالا میرفت و رنج کشید و من شرمنده او شدم.
وی افزود: بر این اساس ما بازیگرانی که در این نقشها به بازیگران دیگران متصل میشدیم یا روی دوش ایشان قرار میگرفتیم ناراحت بودیم و عذاب وجدان داشتیم که چنین شرایطی را برای بازیگر دیگری پیش آورده ایم، اما اقتضای قصه بود و چارهای نداشتیم.
این بازیگر تاکید کرد: البته این را هم باید بگویم که جای من (به عنوان موجودی روی دوش یک انسان) اصلا خوب نبود، راضی نبودم و خود من هم اذیت شدم؛ مثلا در سکانسی در فصل اول سکویی بود که آقای آذرنگ باید روی آن قرار میگرفت و پشت من با این سکو برخورد کرد و شرایط دردناکی بود و باعث ناراحتی آقای آذرنگ هم شد، اما چه میشود کرد اقتضائات بازی چنین اتفاقاتی را هم رقم میزند که گریزی از آن نیست؛ همچنان که ممکن است کسی در طول تولید سریال دست و پایش آسیب ببیند و مواردی از این دست همواره پیش میآید.
شادمانی درباره این که از نظر حسی شخصیت دوال پا چه چالشهایی برای او داشته است گفت: با نقش کنار آمدم اگرچه نقش بدذاتی بود، اما طول نکشید که با آن کنار آمدم؛ نمیخواهم از خودم تعریف کنم، اما استعداد خدادادی دارم که میتوانم سریع کاراکتر را جذب کنم و به اجرا دربیاورم و حس آن را بگیرم. به همین دلیل دوال پا را جزئی از خود کردم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا ساختن قصه هایی، چون مستوران و نگاه به افسانههای کهن اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: تولید چنین قصههایی در قاب تصویر عالی است چرا که کمک میکند تا با داستانهای قدیمی و اسطورهای و افسانههای خودمان آشنا شویم. این که بدانیم در روزگاری چه فرهنگی و چه مملکتی داشته ایم.
این هنرپیشه سینما و تلویزیون تاکید کرد: دکور، لباس ها، طرز صحبت کردن، آداب معاشرت و همه تصویری که مستوران از یک جهان خیالی ترسیم میکند قدمی است که مخاطب را به افسانهها و اسطورههای کهن متصل میکند و این به خودی خود جذاب است؛ همیشه نیاز نیست یک قصه چیزی را به مخاطب یاد بدهد و همین که او را نسبت به یک گذشته آگاه کند یا تصویر و تصوری از آن ارائه دهد جالب است.
شادمانی در پایان گفت: مستوران در فصل دوم بیشتر عاشقانه است؛ سوده از یک سو و لطفعلی از دیگر سو عاشق بود و این قصه عاشقانه فضای فصل دوم را پرکرده بود.
منبع