بورس

آیا واقعا بازار سرمایه حباب دارد؟

بسیاری معتقدند رشد پرشتاب شاخص بورس حباب دارد و در آینده سقوط خواهد کرد، اما بررسی علل مختلف رشد قیمت سهام شرکت‌ها در بازار سرمایه چیز دیگری را نشان می‌دهد.

پایگاه خبری دنیای برند به نقل از خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ «بورس ریزش می‌کند و مردم زیادی متضرر می‌شوند» «رشد پر شتاب بورس در این شرایط اقتصادی توجیه منطقی ندارد» «بازار سرمایه حباب دارد» «مردم مراقب سرمایه‌های خود در بورس باشند» «بورس با سر به زمین می‌خورد» «رشد شاخص بورس تورم را تشدید کرده است» و بسیاری از جملات این چنینی که در ماه‌های اخیر از سوی بسیاری از فعالان اقتصادی، کارشناسان، اساتید دانشگاه‌ها و حتی مردم عادی که تنها از بورس اسم آن را شنیده اند به گوش می‌خورد.

بسیاری دلواپس شده اند که رشد ارزش سهام شرکت‌ها در بازار سرمایه و رشد شتابان شاخص بورس حبابی است که در آینده‌ای نزدیک می‌ترکد و بسیاری از مردم به ویژه سهامداران خرد را متضرر می‌کند. اما آیا واقعیت همین است؟! آیا واقعا رشد شتابان بورس غیر منطقی است و توجیهی ندارد؟ این سوالی است که بسیاری از منتقدان و کارشناسان اقتصادی هم بدون دلیل و استدلال محکم و صرف جهش شاخص کل در ماه‌های اخیر که امروز از قله‌ی ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحد عبور کرد و یا با ذکر مثال چند شرکت انگشت شمار که ارزش ذاتی و واقعی پایینی دارند و در ماه‌های اخیر در سایه‌ی غفلت ناظر رشد چند ده درصدی را رقم زده اند به آن پاسخ می‌دهند و نوید از ریزش و خزان شدن برگ‌های بازار سرمایه می‌دهند! برخی هم پا را فراتر گذاشته و رشد شاخص بورس را عامل افزایش تورم مزمن کنونی می‌دانند!

واقعیت این است که برای رسیدن به پاسخ سوال مذکور باید همه‌ی ابعاد را در نظر گرفت. زمانی که نقدینگی به یک بازار سرازیر می‌شود آن بازار و کالا‌ها و خدمات یا شرکت‌های آن محکوم به رشد قیمیتی می‌شوند. همانگونه که در بازار‌هایی مثل خودرو، دلار، مسکن و ارز بار‌ها و بار‌ها شاهد این ادعا بوده ایم.
عباسعلی حقانی‌نسب؛ کارشناس ارشد بازار سرمایه می‌گوید: در شرایط فعلی ریسک‌های سیاسی در بازار سرمایه تاثیرگذار است ولی آن چیزی که الان بیشترین تاثیر را دارد ورود جریان نقدینگی است.آن چیزی که افزایش شاخص را توجیه می‌کند، جریان نقدینگی است که بخشی از آن به سمت بازار می‌آید. از ابتدای سال تا کنون بین ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سرمایه شده که البته این میزان در مقابل ۲.۶ میلیون میلیارد تومان نقدینگی خلق شده در کشور و کوچک‌شدن اقتصاد و کاهش تولید ناخالص داخلی عدد زیادی نیست.
عده‌ای حتی پای انتقاد را فراتر گذاشته و ادعا می‌کنند که افزایش قیمت سهام شرکت های بورسی عامل تشدید تورم است!
دکتر مرتضی کاظمی تحلیلگر مسائل اقتصادی در این رابطه می گوید: تورم به قدرت خرید پول بستگی دارد و این علت افزایش قیمت سایر دارایی‌هاست. اینکه برخی میگویند افزایش قیمت سهام شرکت‌ها، باعث تورم می‌شود تعجب آور است! افزایش شاخص بورس نتیجه تورم است و به عبارتی می‌توان بازار سرمایه را تب سنج اقتصاد دانست.وی افزود: ریشه‌ی تورم و کاهش قدرت خرید ریال را در سیاست گذاری‌های بانک مرکزی و ولخرجی‌های دولت که حجم پول را افزایش می‌دهد باید جستجو کرد. سیاست‌های دولت باعث شده تا تولید ناخالص داخلی رشد نکرده و در مقابل ولخرجی‌های دولت بیش از توان پولی کشور حجم پول و نقدینگی را افزایش داده که این شکاف بین تولید ناخالص داخلی و نقدینگی تورم را رقم زده است.
سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکت ها
اتفاقات مختلفی در یکسال گذشته در اقتصاد ایران رخ داده که موجب جذابیت بازار سرمایه برای سرمایه گذاران و حتی بسیاری از عموم مردم شده و در نتیجه نقدینگی زیادی را (به طور میانگین روزانه ۱۲۰۰ میلیارد تومان) به سمت بورس سرازیر کرده است. از طرفی علاوه بر نقدینگی عوامل دیگری وجود دارد که رشد بازدهی سهام شرکت‌های بورسی را توجیه می‌کند. در ادامه به این علل و عوامل اشاره می‌کنیم:۱. کاهش نرخ سود بانکی و بین بانکی در مقابل افزایش تورم: زمانی که نرخ سود بانکی ۱۵ و اخیرا ۱۶ درصد آن هم برای سپرده‌های یکساله در نظر گرفته می‌شود در شرایطی که کشور تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی را تجربه می‌کند اکثر مردم متوجه می‌شوند که اگر پولشان از ابتدای سال در بانک بماند تا پایان سال با سودی که دریافت می‌کنند و تورمی که وجود دارد ۱۵ تا ۲۵ درصد ارزش پولشان کاهش می‌یابد بنابراین تصمیم می‌گیرند که پوا را از بانک خارج کرده و در جای دیگری نگه داری (برای حفظ ارزش پول) یا سرمایه گذاری (برای سود آوری) کنند که متضرر نشوند. از طرفی هر اندازه تورم ادامه داشته باشد رشد قیمت سهام شرکت‌ها یک امر طبیعی است.
۲. ریسک بالا برای سرمایه گذاری در بازار‌های موازی: برخورد‌های شدید و موثر و بازدارنده‌ی قوه قضائیه در دوره آیت الله رئیسی با مفسدان و اخلال گران اقتصادی در بازار‌های طلا و سکه و ارز و خودرو از یکسو و اعمال نظارت و قوانین سختگیرانه در خرید و فروش‌ها در بازار‌های مذکور از سوی دیگر باعث شده تا ریسک سرمایه گذاری یا همان سوداگری و احتکار در بازار‌های نامولد بالا رفته و در مقابل سرمایه‌ها به سمت بازار پربازده و کم ریسک سرمایه هدایت شود.
۳. جهش نرخ ارز: جهش دلار از ۱۲ هزار تومان به ۲۴ هزار تومان طی یکسال اخیر موجب افزایش حاشیه سود بسیاری از شرکت‌های فعال در بورس شده است چرا که هزینه این شرکت‌ها بویژه صنایع مادر و پتروشیمی‌ها و فلزی‌ها به ریال، اما درآمدشان به دلار است.
۴. مالیات به عنوان عاملی موثر در سرمایه گذاری: با شنیدن زمزمه‌های اخذ پایه‌های مالیاتی جدید ازجمله مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه‌های خالی از فعالیت‌های مخرب اقتصادی مثل سرمایه گذاری در بازار ارز و مسکن و طلا و روی کار آمدن مجلس یازدهم که تصویب مالیات‌های مذکور از اصلی‌ترین برنامه هایشان است و از طرف دیگر منتفی اعلام شدن اخذ مالیات از عایدی سرمایه در بخش سهام به جذابیت بازار سرمایه در برابر بازار‌های موازی افزوده شد.
۵. حمایت لفظی مسئولان ارشد کشور از بازار سرمایه: در ماه‌های اخیر بسیاری از مسئولان نظام از جمله رئیس جمهور، رئیس مجلس و وزیر اقتصاد بار‌ها به لزوم استفاده از ظرفیت بالای بازار سرمایه برای تامین مالی بخش تولید و پروژه‌های عمرانی کشور تاکید کرده اند و رونق بورس را زمینه‌ای مناسب برای رشد اقتصادی دانسته اند. فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در مراسم معارفه حسن قالیباف رئیس جدید سازمان بورس گفته بود: سهم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد کشور باید با برنامه‌ریزی و تدبیر و استفاده از ظرفیت‌های اقتصاد کشور ازجمله مولدسازی املاک و دارایی‌های دولتی، به ۵۰ درصد افزایش یابد. وی اضافه کرد: یکی از نقش‌های مهم بازار سرمایه، مردمی کردن اقتصاد و کمک به شکل گیری اقتصاد عدالت بنیان است که در سایه شفافیت هر چه بیشتر این بازار و جلب اعتماد مردم و بنگاه‌ها محقق می‌شود. بازار سرمایه این قابلیت را دارد منابعی که در اقتصاد بصورت غیرفعال است را در مسیر سرمایه گذاری قرار دهد. وی با بیان اینکه بنگاه‌های بزرگ مقیاس می‌توانند از ظرفیت بازار سرمایه برای تامین مالی ثابت و درگردش خود استفاده کنند تاکید کرد: بازار سرمایه، یک بازار مدرن، تکامل یافته، محیطی مطمئن برای سرمایه گذاری و روان برای تامین مالی شفاف است.۶. خصوصی سازی و مولد سازی دارایی‌های دولت و جبران کسری بودجه: دولت برای اینکه بتواند در شرایط فعلی کسری بودجه خود را جبران کند بجای افزایش نقدینگی و چاپ پول با کسب اجازه از شورای سران قوا و در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی به دنبال آن است تا از طریق فروش و واگذاری بخشی از سهام شرکت‌ها تا بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ درآمد کسب کند و برای این مهم در ارائه سهام شرکت‌ها تخفیف‌های خوبی برای مردم درنظر گرفته است. در اولین فروش سهام دولتی تحت عنوان صندوق واسطه گری مالی یکم (دارایکم) سهامدارانی که از این سهم خریداری کردند به جز تخفیف ۲۰ درصدی ابتدایی طی ۲ ماه بیش از ۱۱۰ درصد سود بدست آوردند و قرار است دولت در ۲ مرحله‌ی دیگر تحت عنوان سهام دارادوم و داراسوم باقی سهام شرکت‌های ارزنده‌ای را که درنظر گرفته است در بازار عرضه کند. این امر نیز به جذابیت بیش از پیش بازار سرمایه کمک کرده است.
1094014 546 - آیا واقعا بازار سرمایه حباب دارد؟
۷. حذف ارز ترجیحی یا همان دلار ۴۲۰۰ تومانی برای بسیاری از کالاها: به دلیل فساد گسترده در تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات بسیاری از کالا‌ها و مشکلات پیش آمده و همچنین کاهش درآمد‌های نفتی و بازنگشتن ارز‌های صادراتی و خالی بودن دست بانک مرکزی دلار ترجیحی برای بسیاری از کالا‌هایی که در دو سال گذشته تخصیص داده می‌شد قطع شده و یا به زودی قطع خواهد شد، همین امر موجب گران شدن نسبی قیمت این کالا‌ها و در نتیجه افزایش تورم و متعاقبا افزایش قیمت سهام شرکت‌ها می‌شود. از طرفی برای نمونه وقتی قیمت کالایی مثل دارو با حذف ارز دولتی افزایش می‌یابد مارجین یا حجم ریالی معاملات شرکت‌های دارویی نیز افزایش یافته و موجب افزایش سود آن‌ها می‌شود.
۸. کاهش چشمگیر واردات و مصرف کالا‌های خارجی و افزایش مصرف کالا‌های ایرانی: در ماه‌های گذشته به دلیل تنگ‌تر شدن حلقه‌ی تحریم‌ها و شیوع بیماری کرونا و همچنین کمبود ارز و گرانی دلار و در نتیجه گرانی کالا‌های خارجی، مصرف کالا‌های داخلی بیشتر شده و در نتیجه فروش و سود شرکت‌های ایرانی که شرکت‌های بورسی نیز مستثنی از آن نیستند بیشتر شده است.
۹. آزادسازی سهام عدالت: بعد از فرمان رهبر انقلاب مبنی بر آزادسازی سهام عدالت بیش از ۱۷ میلیون مشمول سهام عدالت علاقه‌مند شدند تا سهام خود را به روش مستقیم مدیریت کنند و در نتیجه این امر موجب دریافت کد بورسی از سوی آن‌ها و علاقه مندی به فعالیت در بازار سرمایه شد که در کنار و خرید صندوق واسطه گری مالی دولت (دارایکم) و سودی که از آن‌ها در ماه‌های گذشته شاهد بودند به خرید سهام‌های دیگر نیز تشویق شده و در نتیجه نقدینگی بیشتری وارد بازار کردند.
۱۰. ورود به بازار سرمایه با حداقل سرمایه و نقدشوندگی بالا و آسان: یکی دیگر از جذابیت‌های بازار سرمایه و جذب مردم به این بازار این است که یک شخص حقیقی با حداقل سرمایه (۵۰۰ هزار تومان) می‌تواند در این بازار سرمایه گذاری کرده و سود کسب کند در حالی که در شرایط کنونی بازار‌های موازی مثل سرمایه گذاری با منابع خرد و حتی ده‌ها برابر این ازقام هم عملا غیر ممکن است. از طرف دیگر سهام دار بورس می‌تواند تقریبا هر زمان که به اصل پول خود و یا سود کسب شده نیاز دارد سهام خود را فروخته و یا سیو سود کند و در کمتر از ۷۲ ساعت وجه خود را دریافت کند، اما در سایر بازار‌ها این چنین نیست. وزیر اقتصاد ویژگی خاص دیگر بازار سرمایه را پذیرش سرمایه افرادی که اصطلاحا دارای “خرده منابع” هستند عنوان می‌کند و می‌گوید: این افراد با گسیل منابع خرد به این بازار و استفاده از مشاوره تخصصی، می‌توانند به سود مناسب دست یابند.جذابیت بازار سرمایه عاملی برای جلوگیری از تورم در بازارهای موازی
در کنار عللی که گفته شد در نظر داشته باشید اگر این جذابیت در بازار سرمایه ایجاد نشده بود و در ماه‌های اخیر که بازار ارز، مسکن و طلا شرایط نامناسبی را پشت سر گذاشته است روزانه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان وارد این بازار‌ها می‌شد چه تبعاتی در پی داشت؟! با این وضعیت شاید قیمت ارز به بیش از ۳۰ هزار تومان و قیمت طلا به بیش از ۱.۵ میلیون تومان پیش از تابستان می‌رسید.
محمدرضا پورابراهیمی؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره گفته است: در هفته‌های اخیر، روزانه حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان منابع نقدی جذب بازارسرمایه شده است. این حجم نقدینگی درصورت عدم جذب در بازار سرمایه می‌توانست اثرات منفی بر حوزه اقتصادی کشور داشته باشد، اما به سمت بازار سرمایه هدایت شد.
بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه به ضرر اقتصاد ملی
در هر حال عللی که گفته شد برای اثبات این ادعا بود که رشد پر شتاب بورس غیر منطقی نبوده و سهام شرکت‌ها هم به شکی که منتقدان غلو می‌کنند حباب ندارد و اگر هم داشته باشد ساز و کار عرضه و تقاضای سرمایه با اصلاح و نظارت ناظر بازار تعدیل خواهد شد و از طرفی چرخش اقتصاد کشور از بانک محوری به بورس محوری و تامین سرمایه‌ی بخش تولید و صنعت کشور از بورس که در همه‌ی کشور‌های پیشرفته و حتی در حال توسعه که به همین صورت است (در قسمت‌های بعدی پرونده به آن می‌پردازیم) می‌تواند به رشد و پیشرفت اقتصاد کمک کند، بنابراین بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه آن هم بن استدلال و یا دلایل منطقی را می‌توان امری نامیمون و غلط  و به ضرر اقتصاد ملی تلقی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *