در عصر تحول دیجیتال، شیوههای آموزشی دچار تغییرات چشمگیری شدهاند. استفاده از فناوریهای نوین و ادغام آنها با روشهای سنتی، دنیای آموزش را متحول کرده است و این تغییرات، موضوع بسیاری از پژوهشهای علمی قرار گرفتهاند.
به گزارش پایگاه خبری دنیای برند به نقل از ایسنا، آموزش تلفیقی، رویکردی است که در آن آموزش حضوری و آنلاین با یکدیگر ترکیب میشوند. این روش به دانشجویان کمک میکند تا با بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال و روشهای سنتی، به یادگیری عمیقتر دست یابند. تحولاتی چون گسترش فناوری اطلاعات و نیازهای جدید دانشجویان باعث شده تا دانشگاهها به دنبال شیوههایی انعطافپذیرتر برای ارائه آموزش باشند. با این حال، تجربههای گذشته نشان داده است که آموزش صرفاً آنلاین نتوانسته بهطور کامل جایگزین آموزش حضوری شود. بنابراین، ظهور آموزش تلفیقی تلاشی است برای رفع کاستیهای هر دو روش و ارائه یک تجربه یادگیری جامعتر.
نیاز به روشهای نوآورانه آموزشی در جریان همهگیری کرونا بیش از پیش احساس شد. دانشگاهها مجبور شدند در فضایی پرچالش، راههای جدیدی برای ادامه آموزش پیدا کنند. ترکیب آموزش سنتی و مجازی در این دوران، فرصتی بود برای آزمایش و گسترش روشهای تلفیقی. این شیوه، علاوه بر کاهش محدودیتهای زمانی و مکانی، به دانشجویان امکان داد تا در مسیری منعطفتر و هدفمندتر آموزش ببینند.
در این خصوص، زهرا رشیدی، پژوهشگر مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، تحقیقی را با هدف بررسی تجربه دانشگاههای پیشرو در حوزه آموزش تلفیقی انجام داده است. او با مطالعه دانشگاههایی از کشورهای مختلف، تلاش کرده تا آموزههایی برای بهبود نظام آموزش عالی ایران ارائه دهد.
برای انجام این تحقیق، رویکرد کیفی و روش مطالعه تطبیقی انتخاب شد. دانشگاههایی نظیر بوستون در آمریکا، یورک در کانادا، منچستر در انگلستان، آموزش هنگکنگ و دانشگاه باز مالزی به دلیل عملکرد برترشان در آموزش تلفیقی مورد بررسی قرار گرفتند. این انتخاب با توجه به گزارشهای معتبر و معیارهایی چون رتبهبندی جهانی، دسترسی به دادهها و تنوع جغرافیایی انجام شد. سپس دادهها بر اساس الگویی چهار مرحلهای تحلیل شدند و ساختارهای آموزشی، شیوه تدریس و ابزارهای فناوری این دانشگاهها به دقت بررسی شد.
نتایج نشان دادند که تمامی این دانشگاهها تعریفی روشن و دقیق از آموزش تلفیقی دارند و بر توسعه زیرساختهای فناوری، پشتیبانی آموزشی و طراحی شیوههای تدریس نوآورانه تأکید دارند. در دانشگاههای مورد مطالعه، تعامل بین استادان و دانشجویان هم در فضای حضوری و هم در فضای آنلاین تقویت شده است و ابزارهای دیجیتال بهعنوان مکملی برای جلسات حضوری استفاده میشوند.
علاوه بر این، این دانشگاهها از ارزشیابیهای متنوعی برای ارزیابی کیفیت دورهها استفاده میکنند. بهعنوانمثال، ارزیابیهای تکوینی که در طول دوره انجام میشوند، به بهبود یادگیری و بازخورد بهتر دانشجویان کمک کردهاند. همچنین برنامههای پشتیبانی متناسب با نیازهای فرهنگی و اجتماعی هر دانشگاه طراحی شده است.
یکی از نکات مهم این پژوهش که نتایج آن را فصلنامه «پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی» متعلق به مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی منتشر نموده است، تأکید بر استفاده از ابزارهای دیجیتال و ایجاد محیطهایی برای تعامل سازنده است. آموزش تلفیقی با بهرهگیری از این ابزارها، فضایی برای یادگیری مشارکتی فراهم میکند که در آن دانشجویان نهتنها اطلاعات را دریافت میکنند، بلکه با همکاری همکلاسیها و استادان، درک عمیقتری از مطالب پیدا میکنند.
این یافتهها برای دانشگاههای ایران اهمیت زیادی دارند، زیرا میتوانند به بهبود برنامههای آموزشی کمک کنند. با بهرهگیری از تجربههای جهانی، دانشگاههای ایرانی میتوانند آموزش تلفیقی را به شیوهای کارآمدتر و متناسب با نیازهای بومی اجرا کنند. بهویژه در شرایطی که زیرساختهای فناوری در کشور در حال توسعه است، این رویکرد میتواند به کاهش چالشهای فعلی کمک کند.
پایان