پایگاه خبری دنیای برند به نقل از ایسنا/اصفهان نرخ سواد، تعداد دانشگاهها، مقاطع تحصیلی و هیئت علمی پس از انقلاب اسلامی رشد قابلتوجهی داشته است؛ کارشناسان معتقدند دانشگاهها امروز بهعنوان موتور پیشران کشور، نقشی اساسی در تولید علم و حل مسائل جامعه دارند.
پیروزی انقلاب اسلامی برکات زیادی برای همه بخشهای کشور از جمله حوزه آموزش عالی داشته است. اگر اتفاقاتی که در این مدت افتاده را با مدت زمان قبل از انقلاب اسلامی یعنی سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۷ مقایسه کنیم، میبینیم در این دوره زمانی اتفاقات بسیار متفاوتی نسبت به گذشته رخ داده و ما شاهد هستیم که وضعیت قبل و بعد از انقلاب اسلامی، از نظر کیفی و کمی آموزش عالی اصولاً قابل مقایسه نیستند. آمارها بیانگر رشد چشمگیر چاپ مقالات و کتب بهصورت تصاعدی در دهههای بعد از انقلاب دارد.
مقایسه وضعیت آموزش عالی در ایرانِ قبل و بعد از انقلاب، در سرشماری ۱۳۵۵ و ۱۴۰۰ نمایانگر واقعیتهای تلخ قبل از انقلاب و تفاوت آن با واقعیتهای بعد از انقلاب است:
نرخ سواد از ۴۷درصد در سال ۵۵ به ۹۳ درصد در سال ۹۹ رسیده است. پوشش متقاضیان تحصیل در دوره متوسطه از ۲۳درصد به ۸۵درصد افزایش و تعداد دانشجویان دکتری تخصصی با رشد ۶۰ برابری مواجه بوده است. ایران در سال ۵۵ در هیچ عرصهای قطب علمی نبوده؛ در حالی که تا به امروزه به بیش از ۱۵۰ قطب علمی جهان دست یافته است.
غلامرضا مالکی، سرپرست دانشگاه جامع علمیکاربردی استان اصفهان در گفتوگو با پایگاه خبری دنیای برند به نقل از ایسنا اظهار میکند: برای بررسی تحول در آموزش عالی پس از انقلاب باید به مقایسه آن چه بودیم و آن چه شدیم بپردازیم و در این باره آمار و ارقام به لحاظ کمی و کیفی خیره کننده است، زیرا تعداد دانشگاهها حتی به تعداد مراکز استانها هم نبوده و توزیع عادلانهای به لحاظ جغرافیایی در مکانگزینی دانشگاهها دیده نمیشده است.
وی میافزاید: نکته دیگر اینکه در بسیاری از رشتههای فنی و پزشکی به دلیل نداشتن زیر ساختهای مناسب امکان جذب دانشجو در مراکز دانشگاهی را نداشتیم، همچنین در موضوع تربیت دانش آموختگانی متناسب با نیاز بازار کار ناتوان بودیم، در این دسته از رشتهها خصوصا در حوزه تخصص مجبور به اعزام دانشجو به خارج از کشور بوده یا بهصورت محدود از ظرفیت اساتید خارجی در دانشگاههای داخلی استفاده میکردیم.
سرپرست دانشگاه جامع علمیکاربردی استان اصفهان با بیان اینکه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه موجب گسترش بیسوادی شده، ادامه میدهد: عمدتا افراد محدودی امکان ادامه تحصیل و استفاده از دانشگاه را داشتند، همچنین شاهد اوضاع نامناسب در موضوعاتی مانند تعداد اساتید و دانشجویان و ترکیب جنسیتی آنها بودیم، اما پس از انقلاب به علت افزونی تقاضا ایجاد شده برای ورود به آموزش عالی با انواع متنوعی از دانشگاهها از جمله دولتی، غیردولتی، غیرانتفاعی، علمی کاربردی و پیام نور مواجه شدیم؛ در همین راستا ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاهها حدودا ۱۲ برابر شده، بهصورتی که قبل از انقلاب تعداد دانشجویان ۱۶۰ هزار نفر بوده و در حال حاضر به سه و نیم ملیون نفر رسیده است.
مالکی اضافه میکند: آمار افرادی که در حال حاضر تحصیلات دانشگاهی دارند، ۲۰ درصد از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران است و این یعنی سطح فرهنگی و اجتماعی بهصورت قابل توجه ارتقا یافته است و دبیرستانها که خروجی آموزشوپرورش محسوب شده و پس از آن افراد داوطلب شرکت در کنکور سراسری میشوند، در بین آنها آمار دانشجویان دختر بر پسر پیشی گرفته و ترکیب جنسیتی دانشگاه بهطور همسان هستند، در حالی که قبل از انقلاب آمار ۲۴ درصدی حضور در دانشگاه به دختران اختصاص داشت.
وی پیرامون رشد کمی و کیفی هیئت علمی در دانشگاه ها تصریح میکند: آمار هیئت علمی از ۹ هزار نفر به ۸۱ هزار نفر صعود داشته و حتی در بررسی کیفیت نیز تعداد قابل توجهی از اساتید ما جزو یک درصد دانشنمدان برتر در جهان هستند.
مالکی با اشاره به علت وجود دانشگاه علمیکاربردی در ایران ادامه میدهد: در این میان دانشگاه علمیکابردی بهعنوان مولود انقلاب که بیش از سه دهه از عمر خود را در حال گذران است با رویکرد پاسخ به نیاز آموزشهای مهارتی و شغل محور تاسیس شد و در مقابل خلا به وجود آمده، یعنی جدایی آموزش دانشگاهی از محیط کار، ایدهای بود برای همسویی محیط کار با آموزش که این خدمات در اختیار دو دسته از متقاضیان قرار میگرفت، یکی افراد مشغول به کار در دستگاههای دولتی که نیاز به تحصیلات دانشگاهی داشتند و با فراهم کردن دورههای پودمانی برای رفع این نیاز قدم برداشتیم و دوم افرادی که از محیط دبیرستان و هنرستانها خارج شده به دنبال مهارتآموزی بودند و به همین دلیل تقویت مراکز آموزش عالی در جوار محیط کار تقویت و تا حد زیادی اقبال به دانشگاه علمی کاربردی پرررنگ شد.
وی خاطرنشان میکند: همه این موارد نه به این معنا که ما در امور آموزش عالی وضعیت بسیار مطلوبی را در بر داریم، بلکه همچنان نیز نیاز به پیشرفت رو به صعود داریم.
حسین مطیع، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه صنعتی اصفهان و دبیر کانون دانشگاهیان استان اصفهان نیز در این باره اظهار میکند: جایگاه علمی و اعتباری دانشگاهها قبل و بعد از انقلاب اصلا قابل مقایسه نیست، در مواردی از قبیل تعداد مقالات، کارهای پژوهشی، کتب معتبر و اساتید هیئت علمی که معیارهای اعتبار سنجی آموزش عالی است، بهطور واضح میبینیم که اصلا قابل مقایسه با دوران قبل از انقلاب نبوده و پیشرفت ایران در این موارد فوقالعاده بوده است.
وی پیرامون فضای فکری حاکم بر دانشگاهها میافزاید: فضایی سکولار، ماتریالیست، کمونیسم و سوسیالیسم بوده، یعنی همان اندیشه شوروی که به دلیل توانایی حزب توده و سازمان مجاهدین خلق صورت گرفته بود چه مارکسیستهای مسلمان همچون دکتر شریعتی یا غیرمسلمان مانند بعضی از اعضا حزب توده یا مارکسیستهای مسلح مانند سازمان مجاهدین خلق، همچنین تفکر حاکم بر دانشجویان از ظاهر آنها نیز مشخص بود بهطوری که اکثر دانشجویان دارای سبیل بودند که معروف بود به سبیل استالینی که علامت تفکر آنها بود. پس از انقلاب و در دولت موقت حکومت لیبرالدموکراسی شد، همچنین تفکر دانشگاهها نیز به سکولار، لیبرال تغییر پیدا کرد.
این عضو هیئت علمی پیرامون میزان ارزشگذاری مردم به تحصیل در آموزش عالیه بیان میکند: ارزشگذاری بین مردم به داشتن تحصیلات عالیه رشد خوبی داشته که یکی از دلایل آن تنوع در ارتقای سطح در بسیاری از رشتههای دانشگاهی است.
وی میافزاید: تحصیلات دانشگاهی قبل از انقلاب بهعنوان نردبان پیشرفت به لحاظ رشد اقتصادی و جایگاه اجتماعی و شغلی تلقی میشد، اما پس از انقلاب نگاهی بهعنوان سایهبان به آن داشته بهصورتی که افراد برای داشتن هویت و جایگاه اجتماعی، تحصیلات را شروع میکنند.
مطیع در خصوص مقایسه دانشگاههای ایران با دانشگاههای مطرح جهان خاطرنشان میکند: نمیتوان به آماردهی و رتبهبندیهای شرق و غرب اعتماد کرد، زیرا اکثرا با دیدگاه استعماری جمعآوری شده و ما را به بردهداری علمی وادار میکنند، اما باز هم در جایگاه مطلوبی قرار داشته که به آن افتخار میکنیم.
عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه صنعتی اصفهان درباره موضوع دستاورد های آموزش عالی قبل و بعد از انقلاب تصریح میکند: رشد بسیار چشمگیری هم به صورت کمی و هم کیفی داشتهایم که قابل مقایسه نیست و در حال حاضر لوکومتیو پیشران جمهوری اسلامی ما دانشگاهها هستند که با سیاستگذاریهای صحیح باید کمک کنیم تا این لوکومتیو از ریل خارج نشده و در صورت نیاز تعمیرات و اقدامات مطلوب انجام شود.
اصغر منتظرالقائم، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و مدیر مسئول فصلنامه پژوهشهای تاریخی در این باره اظهار میکند: دانشجویان به خودی خود دارای علقه ارزشمندی به هویت ملی و میهنی هستند، اما در اثر تحریکات خرابکارانه این چنین تلقی میشود که دانشجویان تعلق کمی به جمهوری اسلامی و کشور دارند که این چنین نیست.
وی میافزاید: اکثریت دانشگاهها به هویت دینی و ملی خود واقف هستند، اما با جهتگیری از برخی معاندان، درک درستی از پیشرفت و دستاوردهای غیرقابل اقماض در عرصههای جهانی و حقایق انقلاب ندارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه میدهد: دانشگاهها پس از انقلاب در راستای حل مسائل جامعه و استقلال ملی گام برداشته و در بالاترین سطوح در رشتههای مختلف و جدید جذب دانشجو داشتهاند در حالی که قبل از انقلاب بهطور محدود رشتهها دارای مقطع دکترا بوده که به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی متقاضی زیادی نیز نداشته است، اما در حال حاضر بهطور متعدد دانشجویانی در مقاطع دکترا و پسا دکترا داریم و همین عوامل رتبه علمی ایران را در بین دانشگاهها ارتقا داده است.
منتظرالقائم تصریح میکند: دانشگاه باید با تمرکز بر جامعه محوری و همکاری مسئولان و مراکز صنعتیآموزشی در راستای رفع مشکلات اساسی گام بردارد، همچنین برای ساختن آیندهای درخشان برای جمهوری اسلامی ایران لازم است با دغدغهمندی برای تولید علم برای حل معضلات جامعه و تقویت مرجعیت علمی اساتید به صعود هر چه بیشتر این میهن کمک کنیم.
پایان